loading...

عشق و ازدواج

حتما پيش ازدواج در دوره دوستي ، نامزدي و يا عقد مطالعه كنيد

بازدید : 556
11 زمان : 1399:2

مشاوره تشخيصي يك نوع مختصري از زوج درماني است كه براي زوج هايي طراحي شده است كه نسبت به ادامه رابطه خود مطمئن نيستند.
همچنين اين روش درماني مي تواند براي مواردي كه در آن يكي از طرفين خواهان اتمام رابطه است، ولي طرف ديگر اميدوار به حفظ آن مي باشد، به كار گرفته شود.
هدف از اين روش درماني كمك به همسران و پارتنر ها است تا آنها قبل از تصميم گيري براي ادامه رابطه يا خاتمه دادن به آن رابطه، تمامي جوانب و گزينه ها را در نظر بگيرند و بعد تصميم گيري كنند.
زوج هايي كه مي خواهند رابطه شان را تمام كنند و از يكديگر طلاق بگيرند، ولي نمي دانند كه ايا خاتمه دادن به رابطه يك تصميم درستي براي آنها مي باشد، در نظر گرفتن گزينه هاي موجود، و همچنين پيامدهاي بالقوه مربوط به اين گزينه ها و اختيارات با كمك يك درمانگري كه مشاوره تشخيصي را اجرا مي كند، مفيد مي باشد.
مشاور تشخيصي - مشاوركو (2)مشاور تشخيصي – مشاوركوفهرست مطالبتاريخچه و توسعهاصول و نظريه مربوط به مشاوره تشخيصيمشاوره تشخيصي به چه نحوي مفيد مي باشد؟آموزش و گواهي نامهمحدوديت ها و نگراني هامشاوره تشخيصي توسط بيل دوهرتي[۱] و به عنوان بخشي از كار وي در دانشگاه مينسوتا توسعه يافت. به دليل اينكه معمولا زوج هاي به درمان مراجعه مي كنند كه يكي از طرفين تمايل به جدايي و طلاق دارد و طرف ديگر اميدوار به با هم ماندن و ادامه داشتن رابطه است، در اين روش چندين تكنيك وجود دارد كه به طور خاص براي چنين زوج هايي طراحي شده است. مشاوره تشخيص به طور خاص براي كمك به افرادي كه چنين شرايطي و بحث هاي تركيبي در رابطه آنها وجود دارد، طراحي شده بود.
اصول و نظريه مربوط به مشاوره تشخيصهر چند كه مشاوره تشخيص به عنوان يك روش درماني در نظر گرفته نمي شود، ولي مي تواند به عنوان يك فرآيند ارزيابي در نظر گرفته شود كه به همسران كمك مي كند تا مرحله بعدي مربوط به رابطه خود را تعيين كنند. در مشاوره تشخيصي، زوجين سه گزينه ممكن را در نظر مي گيرند:
پايان دادن به رابطه، ايجاد يك فرصت و دوره شش ماهه كه هر يك از زوجين ماموريت پيدا مي كنند تا حداكثر توان خود را براي حفظ رابطه بكار گيرند (هر چند كه در اغلب موارد در زوج درماني شركت مي كنند)، و يا اينكه تصميم گيري را به تاخير بياندازند.
مشاور تشخيصي - مشاوركو (مشاور تشخيصي – مشاوركودر طول دوره اول، درمانگران مي تواند از زوج ها چهار سوال را بپرسند:چه چيزي در رابطه اتفاق افتاده است كه باعث شده است زوجين تصميم به پايان رابطه بگيرند؟براي ثابت نگه داشتن رابطه چه اقداماتي را انجام داده اند؟كودكان در تصميم مربط به پايان دادن رابطه ، چه نقشي دارند؟بهترين زمان ها براي زوجيني كه داراي رابطه بوده اند، چه زماني بوده است؟بعد از آن، درمانگر با هر يك از زوجين به صورت انفرادي جلسه مي گذارد تا در مورد احساسات و بحث ها خود گفت و گو كنند.
بعد از آن، زوجين به صورت مشترك با درمانگر جلسه مي گذارند تا در مورد دوره ها مشاوره بگيرند، و در صورتي كه زوجين خواسته مشتركي داشته باشند، درمانگر خلاصه دوره هاي بعدي و ترتيبات مربوط به دوره ها را بيان مي كند.
مشاوره تشخيصي، در برخي از روش هاي مهم درماني، با ديگر روش هاي مشاوره زوجين تفاوت دارد. مورد اول اين است كه هدف از اين نوع مشاوره حل كردن مشكلات و نگراني هاي رابطه اي نمي باشد، بلكه هدف تعيين اين است كه آيا مشكلات قابل حل هستند يا نه.
همانند يك دوره زوج درماني براي كمك به تصميم گيري زوجين، يك مشاور تشخيصي مي تواند زمان بيشتري را صرف جلسه انفرادي با زوجين كند و جلساتي كه هر دو زوج در آن شركت دارند، كمتر باشد.
يكي ديگر از تفاوت هاي موجود مابين مشاوره تشخيص و ديگر انواع زوج درماني اين سات كه مشاوره تشخيصي معمولا به صورت خلاصه مي باشد: اين روش درماني معمولا طي يك تا پنج دوره تمام مي شود.
مشاوره تشخيصي در زوج درماني - مشاوركومشاوره تشخيصي در زوج درماني – مشاوركومشاوره تشخيص به چه نحوي مفيد مي باشد؟وقتي كه زوجين به جدايي و يا طلاق نزديك مي شوند، مشاوره تشخيصي مي تواند يك راه حل مشخصي را بيان كند و قابل حل بودن مشكلات رابطه اي را نشان دهد.
درمانگران تلاش دارند كه به هر يك از همسران كمك كنند تا در مورد نحوه حل مشكلات رابطه اي و پيدا كردن راه حل هاي بهينه، آگاهي و شناخت پيدا كنند.
مشاوره تشخيص در زماني كه هر يك از زوجين شناخت بيشتري نسبت به موارد اشتباه و نادرست در رابطه شان و تمايل خودشان نسبت به آينده داشته باشند، به عنوان يك روش كاراتري در نظر گرفته مي شود.
باور بر اين است كه اين نوع درمان، به خصوص براي زوجيني كه درگير جرّ و بحث هاي شديد هستند، مفيد و كمك كننده باشد.
براي اين زوجين، مشاوره تشخيص مي تواند در كاهش تضاد هاي بالقوه مابين همسران و در زماني كه تصميم به جدايي مي گيرند، مفيد باشد و در صورتي كه آنها تصميم به طلاق داشته باشند، انجام اين پروسه و جدايي را براي هر دو طرف راحت تر مي كند.
اگر زوجين تصميم بگيرند كه بعد از مشاوره تشخيص، به زوج درماني مراجعه كنند، شناخت تضاد هاي رابطه اي اصلي و نياز هاي هر يك از همسران، به منظور ارتقاء سطح رابطه طرفين، مي تواند مفيد باشد.
آموزش و گواهي نامهمعمولا آموزش مشاوره تشخيصي شامل دوره آنلايني مي باشد كه اطلاعات كافي مربوط به اجراي اين روش را به درمانگر مي دهد و مي تواند طي دوره آموزش مستمر ۱۶ ساعته اي كامل شود كه براي گواهي نامه دادن به متخصصان سلامت روان ارائه مي شود.
براي افرادي كه تمايل به افزايش مهارت خود دارند، دوره هاي آموزشي پيشرفته در دسترس هستند و متخصصان با كامل كردن ساعت هاي بيشتري از دوره هاي آموزشي، مي توانند در مشاوره تشخيصي مورد تاييد قرار گيرند.


فعالان اجتماعي، درمانگران خانواده و ازدواج ، روان شناسان و ديگر متخصصان سلامتي روان مي توانند در اين دوره هاي مشاوره تشخيص شركت كنند.
محدوديت ها و نگراني هاهر چند كه مشاوه تشخيصي زوجين مي تواند براي زوج هاي زيادي ، به خصوص براي افرادي كه با چالش هاي رابطه اي مواجه هستند و هر يك از زوجين عقيده و ديدگاه متفاوتي نسبت به دوره اقدام دارند، كاربرد داشته باشد، ولي براي تمامي زوجين يك روش مناسب نمي باشد. براي مثال، مشاوره تشخيص براي زوجيني كه يكي از طرفين تصميم به پايان رابطه دارد و تنها به مشاوره مراجعه مي كند، مناسب نمي باشد.
دليل اين امر عبارت از اين مي باشد كه متخصصان مشاوره تشخيصي، به شركت كردن هر دو طرف و پذيرش اين روش درماني به عنوان يك رهيافت مناسب توسط آنها نياز دارند. علاوه بر اين، مشاوره تشخيص براي روابطي كه در آن خشونت خانگي وجود دارد و يا هر دو نفر از زوجين تمايلي به شركت در آن ندارند، مناسب نمي باشد.
محدوديت ها و نگراني ها مشاور تخصصيمحدوديت ها و نگراني ها مشاور تخصصي مشاوركو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين

منبع:مشاوركو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين-مشاوره تشخيصي در روان شناسي

بازدید : 539
11 زمان : 1399:2

براي جوانان عزيز كشور در هرجايي كه زندگي ميكنند مركز مشاوره قبل از ازدواج و مشاوره قبل ازدواج را توصيه ميكند. جوانان عزيز و آينده ساز كشور ميتوانند با تماس با اين مركز آينده موفق و زندگي آينده موفق و زندگي زناشويي شيرين خود را تضمين كنند. اگر شما هم مجرد هستيد و به دنبال همسري مناسب ميگرديد حتما قبل از ازدواج با مشاورين ما در مركز مشاوره قبل ازدواج مشورت كنيد تا راز و رمز هاي يك زندگي ايده آل بدانيد و آنها را در زندگي مشترك خود به كار ببنديد.
مركز مشاوره قبل ازدواج با بهترين خدمات در زمينه مشاوره قبل از ازدواج در خدمت شما هم ميهنان عزيز


شماره هاي تماس 01
دوسال پيش با پسري اشنا شدم كه اولش سنش دروغ گفتبا سلام و خسته نباشيد متولد پنجاه شش هستم چندسالي كه از همسرم جدا شدم يه دختر ده ساله دارم كه با پدرش زندگي ميكنه دوسال پيش با پسري اشنا شدم كه اولش سنش دروغ گفت بعد اينكه بهش علاقمند شدم فهميدم متولد شصت و هفت هرچند كه سن من اصلا بهم نمياد و بهم سي سي و خورده اي نهايتا ميخوره اونم نسبت به سنش رفتارش خيلي پخته تر اصلا مثل پسراي همسنش نيست.
تمام وقتش با كار ميگذره براي پدرش كار ميكنه با هم محرم شديم و توي اين مدت چون هردومون احساسي و عاطفي هستيم خيلي بهم علاقمند و وابسته شديم.
وقتي پيش هم هستيم خيلي حس خوبي داريم برعكس خانمهاي همسنم كه بزرگتر هستن دوست دارن يا نقش مادر بازي كنن يا اينكه روي مردشون مسلط باشن برعكس من دوست دارم به همسرم تكيه كنم معشوقه مهربون باشم نه مادر.
از اول اشناييمون كلي بهم حرفاي قشنگ زد كه هيچ كدوم عملي نكرد منم هميشه ميگفتم اگه يه روز هركدوممون همسرخوبي پيدا كرديم ازدواج كنيم ولي ايشون گفت نه من ميخوام باهات ازدواج كنم.
تو هموني هستي كه من ميخوام و باهاش حس خوب و ارامش دارم قبول نكردم گفتم تصميمت احساسي نميشه تازه خانواده ات گفت درستش ميكنم انقدر از عشقش و خواستنش و …
گفت كه بالاخره راضي شدم پدر و مادرم فوت شدن ولي به خانواده ام گفتم قرار شد خيلي زود بگه يه ماه گذشت بعد گفت فكركردم اول به خواهرم بگم بهتر دنبال موقعيت مناسبم خلاصه روزاها و هفته ها ميگذشت و خبري نشد بهش گفتم پس كي ميگي با اينكه قبلش هزاران بار ازش پرسيده بودم مطميني فكراتو كردي و…ميگفت بله ولي اون شب گفت نميتونم بگم اگه سنت و …
اكي بود تا حالا صددفعه گفته بودم قلبم شكست چندماهي طول كشيد خودم قانع كنم كه نميشه از قبل عيد خانواده اش براي ازدواج تحت فشار گذاشتنش اومد بهم گفت بهم ريختم گفت من كه ازدواج نميكنم گفتم اگه مجبورت كردن گفت اون موقع يه فكري ميكنم.
گفتم نميشه من نه خانواده اي دارم كه حمايتم كنه نه وضع مالي خوب اگه چندسال ديگه منو ول كني چي به سرم مياد هرچند كه هميشه ميگه من تنهات نميزارم ولي ديگه باورش برام سخته چون قبلا هم خيلي قول ها داده بود بعد اومد گفت چيكار كنم من ميخواستم نشد دوست داشتم انجام بشه ولي نشد ديگه نميتونم روي حرفاش حساب كنم گفتم اخر خرداد كه مدت صيغه تموم ميشه جدا شيم هركي بره دنبال زندگيش باز گفت نه من ميخوام باهات ازدواج كنم بدون تو نميتونم و…
بهم تا اخر تابستان مهلت بده گفتم تا مرداد گفت اينبار حتما ميگم و باز همون حرفهاي قبل موندم چيكار كنم از بس فكر ميكنم دارم ديونه ميشم شبها خوابم نميبره عصبي شدم خيلي دوستش دارم و بهش حس خوب دارم ولي به خاطر حرفهايي كه گفته عملي نشده بهش اعتماد روزاي اول ندارم ممنون ميشم راهنمايي بفرماييدسپاسگزارم
پاسخ
دوست عزيز ببينيد شما از ابتداددرسته شرايط روحي قابل دركي داشتيد و خب طبيعتا با مساله طلاق و …
سخته كنار اومدن و منشا استرس هاي خيلي زياديه ..
ولي اين نكته رو در نظر داشته باشيد كه با همه اين شرايط دوستي و اشنايي با يك پسري كه چندين سال با شما تفاوت سني دارد و ابراز عشق او چه معني مي توان داشته باشدخود علاقه به فردي بررگتر يعني اين ادم خلاهايي در زندگي داره كه اتفاقا اين خلاها مربوط به رابطه با مادر است و شخصي كه حامي اوست ..به هر حال بايد توجه داشته باشيد ..
كه منطقي ه نگاه كنيد شايد انتظار شما براي اينكه ايشون با شما ازدواج كنند انتژار معقولي نباشد و خانواده ايشون طبيعتا سختشونه كه بخوان پيش قدم شوند و خب گفتنش براي اون اقا هم سخت خواهد بود براي ازدواج با فردي مطلقه كه چندين سال بزرگترهاصلا بحث قضاوت كردن نيست ولي داشتن روابط جنسي وابستگي بين شماها رو صد برابر خواهد كرد و اين مساله بيبار نگران كنندس ..چون ايشون هم در برخور با شما نيازهاش براورده ميشه پس توجه داشته باشيد كه خيلي سخته كه بشه حرف ايشون رو درست دونست مخصوصا كه مي فرماييد وعده هاي ايشون اصلا عملي نشده و خب خودتون متوجه اين مساله شديددر هر صورت بهتره به نظرم حتما قطعي تر باهاشون صحبت كنيد ببينيد زمان دادن اتلاف وقت و از دست دادن فرصت هاي ايندس شما مي تونيد زندگي داشته باشيد و به خاطر طلاق محكوم به شكست نيستيد ولي با فردي كه همراه باشد و به لحاظ سني معقولببينيد مطمئن باشيد حتي اگر ازدواجي باشد كه بعيد است مشكلات بعد از ان بسيار زياد است ..به هر حال در نظر داشته باشيد كه بهتره …
در مورد ايشون تجديد نظر داشته باشيد ..
چه به لحاظ سني و چه شرايط بسيار بايد مراقب باشيد .
به هر حال ارتباط بيشتر ممكنه مشكلاتي رو ايجادوكنه مثل وابستگي هاي زياد كه فرصت منطقي فكر كردن را از شما مي گيرد ..به هر حال هر طور خودتون صلاح مي دانيد ولي بهتره حتما حضورا با روانشناس صحبت داشته باشيددر هر حال اميدوارم موفق باشيددر اين مورد ميتونيد با متخصصين كانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴موفق باشيد
سن ازدواج و فاصله سني مناسب ميان زن و مردسن ازدواج و فاصله سني مناسب ميان زن و مرد يكي از عوامل مهمي است كه رضايت از زندگي مشترك را تحت الشعاع قرار مي دهد.
متخصصين امر ازدواج معتقدند كه اگر زوجين از نظر سني با هم تناسب داشته باشد يعني مرد با فاصله سني مشخصي (بين ۳ تا ۷ سال) از زن بزرگتر باشد.
از نظر عقلي، فيزيكي، تجربي، جنسي، هيجانات رواني و رفتارهاي اجتماعي ـ اخلاقي نيز به هم نزديك شده و با هم هماهنگ تر مي شوند.
همين امر موجب افزايش تفاهم و كاهش اختلافات و درگيري ها در زندگي زناشويي ‌شان مي شود. با همه اين تفاسير آنچه امروزه در جامعه ما باب شده است و روز به روز در حال افزايش مي باشد ازدواج هايي است كه در آن سن دختر خانم از آقا پسر بيشتر است.
افرادي كه به چنين ازدواج هايي رو مي آورند معمولاً بر اين باورند كه سن امري شناسنامه اي بوده و هيچ تاثيري بر زندگي مشترك و موفقيت يا عدم موفقيت در آن ندارد.
از ديد اين افراد موفقيت در زندگي مشترك تنها و تنها با تفاهم و درك متقابل حاصل مي شود و اين امور هيچ ربطي به سن و سال ندارند.
در حالي كه گمان اين افراد صددر صد اشتباه است. حتماً مي پرسيد چرا؟
همانگونه كه قبلاً اشاره شد تناسب سني دختر و پسر با يكديگر يكي از عوامل ايجاد تفاهم و تناسب بيشتر ميان آن دوست. هر چقدر اين فاصله سني بيشتر و بيشتر شود ميزان تفاهم ميان زن و مرد كمتر مي شود.
چه برسد به اينكه تفاوت سني از طرف دختر خانم باشد يعني سن دختر خانم از آقا پسر بيشتر باشد. البته در اين امر نيز مثل اصول و امور ديگر استثناهايي وجود دارد.
يعني ممكن است در اطراف شما چنين ازدواجي اتفاق افتاده باشد و طرفين هم از زندگي شان راضي باشند ولي به صرف اين چند مورد نمي تواند ريسك كرد.
شايد شما نتوانيد مانند آنها درست انتخاب كنيد و خوشبخت شوند.
چرا پسر بايد از دختر بزرگتر باشد؟دختر خانم ها به طور ميانگين ۲ الي ۳ سال زودتر از آقا پسرها به بلوغ جسمي و جنسي و رشد عقلي، فكري، عاطفي، اجتماعي، اقتصادي و… مي رسند، به همين دليل زودتر از آقا پسرها به پختگي هاي لازم براي زندگي مشترك دست مي يابند.
همانگونه كه دخترها زودتر به بلوغ جنسي مي رسند از آن طرف هم،‌ نيازهاي جنسي شان زودتر از مردان فروكش مي‌كند. معمولاً خانم ها در ميانسالي دچار سردي در روابط زناشويي مي شوند.
حال اگر سن مرد از زن كمتر باشد دوران سردي زن دقيقاً مصادف مي شود با دوران گرمي و هيجان مرد و همين امر ستون هاي زندگي مشترك شان را متلاشي مي كند.
خانم ها به علت زايمان، زودتر طراوت جسمي و شادابي خود را از دست مي دهند. در نتيجه اختلاف سن مناسب باعث ايجاد توازن فيزيكي و موازنه در شكستگي صورت و اندام مي ‌شود.
برخي از مشكلاتي كه به دليل بزرگ بودن زن از مرد در زندگي زناشويي حاصل مي گردد– نقش زن و شوهري جاي خود را به نقش «والد و فرزندي» مي دهد.
زماني كه زن از همسرش خيلي بزرگتر باشد چون بسياري از امور را تجربه كرده است در دام پند و اندرز و بكن نكن دائمي مي افتد.
يعني به جاي نقش همسري، نقش مادري را در زندگي ايفا مي كند. همين امر باعث ايجاد حس كودكي در مرد و سپس خشم و عصبانيت در وي مي گردد.
-زن براي اينكه از ارتكاب مرد به اشتباهات مادي و غير مادي جلوگيري نمايد مدام وي را كنترل مي كند. كنترل دائم مرد نيز باعث خشم و عصبانيت وي و ايجاد اختلاف در روابط زناشويي شان مي شود.
-وقتي زن وارد دوره ميانسالي مي شود طبيعتاً دچار سردي در مسائل جنسي مي شود.
– زن براي پايداري زندگي و رضايت همسرش بايد اقدام به امور و كارهايي نمايد كه مربوط به سن واقعي اش نبوده و براي جوانترهاست. ادامه اين روند و بازي پس از مدتي زن را خسته مي كند.-و …
توجه: نكات هشدار دهنده اي كه در بالا قيد شد قابل تعميم به همه افراد نيست. در اين راستا ميزان عقل و شعور طرفين، كم بودن فاصله سني شان و … تاثيرات بسياري بر موفقيت يا عدم موفقيت در زندگي مشترك دارد.در اين مورد ميتونيد با متخصصين كانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵موفق باشيد
ببينيد
سوالتون رو درست مطرح كنيد شما راجب جزئئات چيزي نمي گوييد فقط تكرار مي كنيد كه مي خواهيد درست رفتار كنيد …و ترس رو بزاريد و كنار و به خانواده نگيد و ازدواج كنيد خب دقيقا مساله چيست اهميت دارد در ه صورت موفق باشيد ..در اين مورد ميتونيد با متخصصين كانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴موفق باشيد
يكي از مهارت‌هاي مهم در زندگي ما و شما مهارت اظهار وجود است. منظور از اين مهارت آن است كه شخص بتواند به سهولت افكار، احساسات و برداشت‌هاي خود را ابراز كند.با داشتن اين مهارت شما مي‌توانيد از حقوق خود دفاع كرده و احساسات شخصي خود را بيان كند.بسياري از ما گمان مي‌كنيم كه براي پذيرفته شدن درجمع بايد همواره با آنها همراهي كرده و نظراتشان را تائيد كنيم. حال آنكه اين فكر خطاست.
زيرا اگر شما براي مدتي همواره با جمع موافقت كرده و هر آنچه گفتند، هر چند برخلاف ميلتان، بپذيرديد، به تدريج آنها ديگر براي شما ارزشي قايل نشده و از شما جوياي نظر نمي‌شوند.
و يا به عبارتي اصلا شما را به حساب نمي‌آورند. زيرا اين نگرش در آنها شكل مي‌گيرد كه او از خود استقلال رأي ندارد و به جاي شما تصميم مي‌گيرند. پس اگر مي‌خواهيد، در گروه دوستانتان داراي احترام بوده و برايتان ارزش قايل شوند، اگر مي‌خواهيد، شما را نيز در تصميم‌گيري‌ها شركت دهند، اين مهارت را ياد گرفته و به كار بريد.
گام اول: رفتار قاطعانه را تمرين كنيداشخاص در روابط خود با ديگران، از روش‌هاي رفتاري گوناگوني چون رفتار انفعالي، رفتار با قاطعيت و رفتار پرخاشگرانه، بهره مي‌گيرند.بهترين سبك رفتار، رفتار قاطعانه است كه در آن، شخص عقايد و احساسات خود را با رعايت اصل احترام به ديگران و ملاحظه حقوق آنها ابراز كرده و از حق و حقوق خود دفاع مي‌نمايد‌.
روش قاطعانه، مانع از آن مي‌شود كه ديگران از شما سوء استفاده كنند. البته افراد با سبك برخورد قاطعانه همان طوري كه براي باورها و احساسات خود ارزش قايلند، شكيبا بوده و به احساسات ديگران نيز بها مي‌دهند.قاطع بودن، بدين معناست كه بر احساس هراس خود چيره شويد و از حق خود دفاع كنيد؛ ولي حق و حقوق ديگران را نيز ضايع نكنيد. كساني كه قاطعيت ندارند، بيش‌تر جاها، نمي‌توانند احساسات خود را ابراز كنند؛ زيرا نگرانند كه ديگران در مقام مخالفت حرفي بزنند.
آن‌ها كه از طرد شدن مي‌ترسند؛ با انديشه‌هاي ديگران موافقت مي‌كنند و راه محافظه كاري مي‌پيمايند و از ابراز احساسات خود، خودداري مي‌كنند.روش قاطعانه به‌جاي رفتار انفعالي (در جايي كه شخص مي‌ترسد يا خجالت مي كشد كه افكار و احساسات خود را بيان كند) و رفتار پرخاشگرانه (كه در آن، به احساسات ديگران بهايي داده نمي‌شود) براي به حداقل رساندن احساس خشم و هراس در خصوص روابط، توصيه مي‌شود.
گام دوم: «نه» گفتن را بياموزيدهمواره، از ما خواسته مي‌شود كه به دوستان، افراد خانواده و همكارانمان كمك كنيم تا مسئوليت‌هايشان را انجام دهند.
در بيش‌تر جوامع، يك اصل اخلاقي وجود دارد كه به هنگام نياز بايد به يكديگر كمك كنيم؛ ولي به مرور زمان، حالتي ايجاد شده كه اشخاص، نيازهاي ديگران را بر نياز خود مقدم مي‌دارند و به اشتباه، پاسخ نه را بي‌ادبي قلمداد مي‌كنند و بر اين باورند كه با نه گفتن، ديگران را از خود مي‌رنجانند.
آموزش‌ اين مهارت، به اشخاص كمك مي‌كند تا بي‌آن‌‌كه احساس گناه كنند، به ديگران پاسخ «نه» بگويند. اشخاص حق دارند بي‌آن‌كه احساس گناه كنند، به ديگران پاسخ منفي بدهند.
توجه داشته باشيد كه مسايل ديگران در بسياري از موارد، از مسايل شما مهم تر نيستند. قرار نيست كه مسايل عالم را حل و فصل كنيد.
اگر خود، كارهايي داريد كه اجازه نمي‌دهد از ديگران كاري را بپذيريد، مؤدبانه از پذيرش پيشنهاد آن‌ها اجتناب كنيد. اجازه ندهيد حرف‌هاي ديگران در شما احساس گناه ايجاد كند.
گام سوم: از جمله‌هاي با فاعل «من» بهره بگيريدوقتي شخصيت‌هاي مستعد استرس را بررسي مي‌كنيم، مي‌بينيم كه ناتواني در ابراز احساسات نزد اين اشخاص، امري عادي است.
مشاوران به اين افراد كمك مي‌كنند تا با گفتن جمله‌اي با فاعل«من»، به احساس آرامش برسند «من از‌… عصباني هستم…» «برداشت من اين است كه شما اشتباه مي‌كنيد.» اين مهارت‌ها در ضمن، به اشخاص مي‌آموزد كه خود انگيختگي بيش‌تري داشته باشند و احساساتشان را با راحتي بيش‌تري بيان كنند.
همچنين به اشخاص امكان مي‌دهد كه احساسات خود را سركوب نكنند.
بهره‌گيري از فاعل «من» در جمله‌ها، اشخاص را تشويق مي‌كند تا صاحب انديشه، احساسات، عقايد، ادراكات و باورهاي خود باشند.
گام چهارم: از تماس چشمي بهره بگيريدارتباط‌هاي غير كلامي گاهي از كلام و سخن‌، باور پذيرترند. تحقيقات نشان داده است كه تاثير عناصر غير كلامي در رساندن پيام بيشتر از عناصر كلامي پيام مي‌باشد.
ديگران، نداشتن تماس چشمي در زمان ابراز نظر را به حساب نداشتن صداقت مي‌گذارند. برقراري تماس چشمي، بيش‌تر هنگام ابراز احساسات در برابر ديگران دشوار است كه علت را بايد در ترس از طرد شدن جستجو كرد.آموزش اظهار وجود، افزايش تماس چشمي هنگام ابراز احساسات، انديشه‌ها و نقطه‌ نظرها را نيز در بر مي‌گيرد. آموختن اين مهارت، با نگاه كردن ۱ تا ۲ ثانيه در چشمان طرف مقابل آغاز مي‌شود و زمان آن به تدريج به ۸ تا ۱۰ ثانيه مي‌رسد. در جريان اين آموزش، از اشخاص خواسته مي‌شود كه نگاهشان را به پايين و يا به بالا نيندازند.
گام پنجم: از زبان تن، قاطعانه بهره بگيريدلحن استوار و قاطعانه صدا اگر با بدن شُل و افتاده همراه باشد، پيام دوگانه‌اي را به كسي كه با او در ارتباط هستيد، مخابره مي‌كند؛ به‌گونه‌اي كه طرف مقابل، پيام شما را نامطمئن يا غير صميمانه ارزيابي مي‌كند.
حالت بدن، يا پيام شما را تقويت و يا از قدرت آن مي‌كاهد. افزون بر تماس چشمي و لحن صدا، حالت ستون فقرات و حالت سر، احساس شما را درباره پيامي كه مخابره مي‌كنيد نشان مي‌دهند.
توصيه مي‌كنيم كه بدني راست و قائم داشته باشيد و وزن بدنتان را به طور يكسان روي دو پاي خود تقسيم كنيد. بهتر است مركز ثقل شما، روي پاهايتان باشد.
گام ششم: مخالفت همراه با آرامش را تمرين كنيدوقتي نقطه‌ نظرها و حقايق با آرامش بيان مي‌شوند، ديگران مخالفت را سالم ارزيابي كرده و زمينه مشاجره و بگومگو از بين مي رود.
در اين فضاي ارتباطي استرس جاي خود را به آرامش و صميميت مي دهد. براي بدست آوردن اين مهارت لازم است كه مدتي رفتارهاي خود را كنترل كرده و براي خود پاداش و تنبيه قرار دهيد.
اگر اين اقدام را انجام دهيد به تدريج خواهيد توانست با آرامش مخالفت خود را ابراز كنيد. و اين مهارت در ابراز وجود به شما بسيار كمك مي‌كند.
گام هفتم: به جاي واكنش نشان دادن، پاسخ بدهيدواكنش، نوعي بازتاب است كه طبيعتي غريزي دارد. بسياري از رفتارهاي حيوانات، واكنشي مي‌باشد. اما در خصوص انسانها، اقدام براساس واكنش، مي‌تواند موجب پشيماني شود؛ زيرا اين قبيل اقدامات تأمل و انديشه‌اي در وراي آنها نمي‌باشد. ولي پاسخ، برنامه‌اي حساب شده براي يك موقعيت خاص است.
پاسخ دادن به يك موقعيت، به معناي تأمل در واكنش اوليه و آن‌گاه، ارائه يك پاسخ حساب شده و عاقلانه است. البته هر پاسخي، ناگزير، كافي و شايسته نيست؛ اما وقتي اين مهارت را تمرين مي‌كنيد، به شما كمك مي‌كند تا به تدريج پاسخ‌هايتان را بهتر كنيد.اين هفت گام به شما كمك مي‌كند تا بتوانيد مهارت اظهار وجود را در خود پرورش داده و آن را تقويت كنيد.در اين مورد ميتونيد با متخصصين كانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵موفق باشيد
چگونه از وابستگي عاطفي به همسر رها شويم؟در مقاله اختلال شخصيت وابسته ويژگي‌هاي فرد دچار اين اختلال را برشمرديم. در اين مقاله قصد داريم ويژگي‌هاي يك الگوي رابطه وابسته را شرح دهيم.
وابستگي عاطفي به همسر امري يك‌سويه نمي‌باشد، زيرا در اينصورت وابستگي ادامه پيدا نمي‌كند.
وابستگي عاطفي به همسر بازي‌اي دوطرفه است و تا زماني ادامه دارد كه هردوطرف بازي را ادامه دهند و زماني كه يك نفر از بازي خارج شود، اين نوع رابطه عاطفي پايان مي يابد.
رابطه عاطفي وابسته را مي‌توان بين يك زوج وابسته، دو دوست، يك خواهر و برادر و حتي دو نفر كه از يكديگر مراقبت مي‌كنند نيز مشاهده كرد (همانند وابستگي عاطفي مادر و دختر، مادر و پسر، پدر و دختر).
رابطه از نوع وابستگي را مي‌توان بين زني كه از شوهر الكلي‌اش حمايت مي‌كند و مدام در پي ترك دادن او است، بدون آنكه طرف مقابل انگيزه‌اي براي اين كار داشته باشد، مادري كه براي كارهاي زشت فرزندش همواره توجيه مي‌آورد و پدري كه پسرش را از مواجه شدن با نتايج رفتار مجرمانه‌اش محافظت مي‌كند، مشاهده كرد. رابطه وابستگي بين انسان و مواد مخدر يا الكل نيز اتفاق مي‌افتد.
رابطه با الگوي وابستگي نوعي اعتياد است كه در آن فرد به‌جاي وابستگي به يك ماده، به يك الگوي ارتباطي خاص اعتياد پيدا مي‌كند.
پروفسور جاناتان بكر، استاد دانشگاه نشويل در تنسي، رابطه عاطفي به همسر (مي‌توانيد ديگري بخوانيد) را رابطه‌اي تعريف مي‌كند كه دو نفر به‌طور عميقي در يكديگر تنيده شده‌اند و بدون حضور يكديگر توان انجام وظايف خود را ندارند. خلق، شادي و غم، موفقيت و حتي هويت آنها تنها با وجود ديگري تعريف مي‌شود. به‌عبارتي، فرد بدون وجود ديگري احساس بي‌هويتي مي‌كند.
در اين نوع رابطه عاطفي، معمولاً يك فرد نقش غيرفعال و مطيع را بازي مي‌كند و ديگري نقش كنترلگر و تصميم‌گيرنده در همه امور را دارد.
يك طرف رابطه تنها وظيفه جلب رضايت طرف ديگر را دارد و تمام فكر و انرژي او صرف خوشحال كردن طرف مقابل مي‌شود و يك طرف تنها نقش گيرنده پاداش را دارد و بدون آنكه براي رابطه كاري انجام دهد، از اين رابطه متمتع شده و براي همه امور مهم زندگي تنها بر اساس رضايت خود تصميم مي‌گيرد و گاهاً در بعضي روابط از طرف مقابل به‌صورت عاطفي، مالي و فيزيكي سوءاستفاده مي‌كند.
نشانه ديگر وابستگي عاطفي به همسر يا بردگي عاطفي، توان‌زدايي از فرد است.
در اين حالت، يك طرف رابطه كه همان فرد مطيع است، تلاش دارد تا براي كاهش تنش و ادامه رابطه از مشكلات همسر چشم‌پوشي كند، دلايل ناموجه او را موجه بداند، دائماً شانس مجدد به او بدهد، به تنهايي سعي كند مشكل را برطرف كند در حاليكه همسر هيچ اقدامي در جهت بر طرف شدن مشكل نمي‌كند، زيرا اصولاً او مشكلي نمي‌بيند زيرا اين نيازها و خواسته‌هاي او نيست كه زير سوال رفته است.
شارون ويگ شيدر كروز ۸ نشانه براي وابستگي عاطفي به همسر (ديگري) و بردگي عاطفي نام مي‌برد:
* در درون رابطه عاطفي قدرت تصميم‌گيري نداريد.* احساسات خودتان را درك نمي‌كنيد و تشخيص نمي‌دهيد.* در رابطه خود نمي‌توانيد ارتباط برقرار كنيد (دلهره داريد چيزي بگوييد يا حرفي بزنيد كه فرد مقابل را از دست بدهيد).* براي احساس ارزشمندي خودتان به تأييد ديگري بسيار اهميت مي‌دهيد.* به خود اعتماد نداريد و عزت نفستان اندك است.* ترس از ترك شدن داريد و فكرتان مداوماً درگير تأييد شدن از سوي ديگري است.* وابستگي ناسالمي به رابطه داريد و براي نگهداري آن هزينه زيادي مي‌پردازيد. براي رضايت طرف مقابل به‌صورت يك جانبه حاضر به ايثارگري بسيار و دائم هستيد.* خودتان را به‌طور اغراق‌آميزي مسئول رفتارهاي ديگري مي‌دانيد (حتماً من خيلي به او نرسيدم كه با زن ديگري دوست شده است).
از خودتان بپرسيد آيا بدون وجود همسر يا شريك عاطفي خود در زندگي‌تان به‌سختي احساس شادي و رضايت مي‌كنيد؟
آيا با وجود مشكلات رفتاري و اخلاقي كه از همسرتان و يا شريك زندگي خود مي‌بينيد، همچنان در رابطه با او باقي مانده‌ايد؟
آيا براي حمايت از همسر خود از سلامت جان، ذهن و روان خود هزينه مي‌كنيد؟ آيا مدام نگران از دست دادن او هستيد؟
آيا نسبت به رابطه خود بيشتر احساس اضطراب داريد تا حس شادي، اطمينان و امنيت؟ آيا وقت زيادي را صرف تغيير دادن همسرتان مي‌كنيد؟
آيا تمام روابط اجتماعي خود را محدود كرده‌ايد تا به نيازهاي همسرتان بيشتر رسيدگي كنيد؟ آيا زماني كه او در كنار شما نيست، احساس اضطراب و ناراحتي مي‌كنيد و فكر مي‌كنيد بدون او نمي‌توانيد زندگي كنيد؟ آيا در تصورتان، او داراي قدرت و توانايي بسياري است؟
آيا او را مسئول شادي و غم، امنيت و ارزشمندي خود مي‌دانيد؟ آيا براي آنكه احساس دوست داشته شدن كنيد، همسرتان بايد ليستي از كارهاي مورد انتظارتان را انجام دهد؟
آيا همواره نگران نظر و تأييد او هستيد؟ آيا او شما را تحقير مي‌كند؟ آيا گفتن نيازها و خواسته‌هايتان به همسرتان و يا شريك عاطفي‌تان برايتان دشوار است؟ در صورتي كه پاسخ شما به اين سوالات بلي است، پس شما وابستگي عاطفي به همسر يا شريك عاطفي خود داريد.
مقاله مرتبط: اختلال شخصيت وابسته
درمان وابستگي عاطفي به همسر يا شريك عاطفي۱. اولين مرحله در درمان وابستگي عاطفي به همسر يا شريك عاطفي، آگاهي و شناخت وابستگي خود و جنبه‌هاي متفاوت آن در زندگي‌مان است.
بايد نسبت به رفتارهاي وابسته‌گونه خود شناخت پيدا كنيم تا همه جا آنها را تشخيص دهيم. بايستي دست از توجيه و منطقي جلوه دادن رفتارهاي خود بكشيم.
شناخت افكار، رفتارها و احساسات ناشي از روابط وابسته‌گونه باعث مي‌شود كم‌كم خود را از آنها جدا كنيم و تلاش كنيم واكنش‌هاي ديگري غير از آنچه تا به حال انجام مي‌داديم، انجام دهيم.
پس لازم است بعد از مطالعه اين مقاله، كاغذ و قلمي در دست بگيريد و رفتارها، افكار و احساسات منبعث از رابطه وابستگي در خود را پيدا كنيد. نفس پيدا كردن اين واكنش‌ها، به شما قدرت مقابله با آنها را مي‌دهد.
۲. با باورهاي غلط خود (درباره عشق) مقابله كنيد: يكي از دلايلي كه باعث مي‌شود افراد در وضعيت وابستگي باقي بمانند، شناخت‌هاي نادرست آنها از مفهوم وابستگي است.
بسياري از اوقات ما نيازمندي خود به ديگري، اطاعت از او، ترس از دست دادن او و … را به حساب عشق خود مي‌گذاريم و اين امر باعث مي‌شود نه تنها از اين وضعيت احساس انزجار نكنيم، بلكه آن را براي خود تبديل به مايه افتخار مي‌كنيم.
بايد تعريف سريال‌هاي تلويزيوني و كتاب‌هاي عاشقانه را از عشق فراموش كنيد. آنچه آنجا از عشق نشان داده مي‌شود، در واقع يك وابستگي اعتيادگونه است و نه عشق.
باورهاي غلط ديگري كه باعث وابستگي مي‌شود، شروط غلطي است كه ذهن ما براي خوشحال زندگي كردن قائل است.
به‌طور مثال، ممكن است ذهن شما باوري داشته باشد بر اين مبنا كه تنها با حضور و وجود ديگري مي‌توان خوشحال بود.
باورهاي غلط و مطلق خود را شناسايي كنيد و آگاه شويد كه ذهن شما براي خوشحالي و رضايت به چه شروطي وابسته است تا بدين طريق ذهن خود را آزاد كنيد.
ممكن است باور ذهن شما آن باشد كه تنها با داشتن يك زندگي عاشقانه مي‌توان خوشحال زندگي كرد و بدون يك رابطه عاشقانه، شما زنده نمي‌مانيد.
حتماً بايد كسي شما را دوست داشته باشد تا احساس ارزش كنيد. اين باورهاي غلط باعث مي‌شود همواره نگران از دست دادن رابطه خود باشيد، زيرا از دست دادن رابطه براي شما به معناي يك فاجعه، غم بزرگ و جبران ناپذير و تنهايي شديد خواهد بود.
شرط‌هاي ذهن خود را براي خوشحال زندگي كردن شناسايي كنيد تا وابسته به هيچ شرط خارجي نباشيد و از قيد آنها رها شويد.
به اين ترتيب براي خوشحالي تنها به خود وابسته خواهيد بود. كودكي را در نظر بگيريد كه رسيدن به بستني را تنها شرط خود براي آرام شدن و جيغ نزدن در نظر مي‌گيرد، در حاليكه شما مي‌دانيد كه كودك بدون بستني و از طرق ديگري نيز مي‌تواند شاد باشد.
بسياري از اوقات ما نيز كودكانه عمل مي‌كنيم و براي شادي، خود را تنها به يك راه‌حل وابسته مي‌كنيم.
محل تمركز خود را عوض كنيديك راه براي رهايي از وابستگي عاطفي به همسر آن است كه به‌خود تمركز كنيد. توجه خود را به حيطه‌هاي مختلف زندگي خود معطوف كنيد. ورزش كنيد. با دوستان خود بيشتر ملاقات كنيد. خود را درگير شغل و فعاليت‌هاي ديگر زندگي كنيد. به جنبه‌هاي ديگر زندگي خود بها بدهيد و خود را متعهد به پيشرفت در ساير حوزه‌هاي زندگي كنيد. به‌ياد بياوريد كه پيشتر چه فعاليت‌هايي احساس لذت و شادي در شما ايجاد مي‌كرد، پس به آنها بپردازيد. به اندازه كافي براي خود وقت صرف كنيد.
۴. ارتباطات خانوادگي و دوستانه ديگر خود را گسترش دهيد: هنگام وابستگي عاطفي به همسر، تمام وقت و انرژي خود را مصروف او مي‌كنيد. اين امر باعث مي‌گردد تا در انزوا قرار بگيريد، از ديگران جدا بيفتيد و ارتباطات عاطفي و اجتماعي ديگر شما قطع شود و همه روابطتان معطوف همسر شود. اين مساله به وابستگي هر چه بيشتر شما منجر مي‌شود. ارتباطات قديمي خود را مجدداً احيا كنيد. به دوستانتان تلفن و ايميل بزنيد. روابط اجتماعي جديدي ايجاد كنيد.
۵. كارها و فعاليت‌هايي كه پيشتر از انجام آن لذت مي‌برديد را مجدداً شروع كنيد: پس از قرار گرفتن در رابطه عاطفي وابسته، فرد در طول زمان تنها به فعاليت‌هايي مي‌پردازد كه مطلوب همسر يا شريك زندگي خود است و در نتيجه از فعاليت‌هايي كه از آن لذت مي‌برده است و يا در آن استعداد و مهارت داشته است دست مي‌كشد. براي رهايي از وابستگي عاطفي به همسر شما بايد مجدداً فعاليت‌هايي را كه در گذشته از آنها لذت مي‌برديد و احساس قدرت و توانايي در آنها مي‌كرديد را شروع كنيد.
۶. تلاش كنيد براي شاد بودن و احساس خوب كردن به ديگري وابسته نباشيد: اين كار نيازمند يادگيري و تمرين است. در هنگام برخورد به يك مشكل به‌خود بگوييد: اگرچه در كنار او بودن و به او گفتن ممكن است حال من را بهتر كند، ولي من بايد راه ديگري غير از اين بيابم.
من بايد ياد بگيرم تا بتوانم به خودم براي آرام شدن تكيه كنم و سريعاً مانند هميشه سراغ ديگري نروم. براي مثال، زماني كه احساس تنهايي يا اضطراب مي‌كنيد، به‌جاي تكيه كردن بر او ياد بگيريد راه‌هاي ديگري را براي حل كردن اين احساسات تجربه كنيد.
در غير اين صورت زماني كه احساس تنهايي مي‌كنيد و به او پيام مي‌دهيد و پاسخي دريافت نمي‌كنيد، اصرار بر دادن پيام‌هاي بعدي و وادار كردن او به پاسخ مي‌كنيد. به‌جاي آنكه براي آرام شدن به او وابسته باشيد، مي‌توانيد به‌طرق ديگري خود را آرام كرده و نياز خود را بر طرف كنيد.
۷. به نيازهاي عاطفي و رواني خود بيشتر توجه كنيد: براي اين كار مي‌توانيد متوجه نيازهاي خود باشيد و شادي خود را در اولويت قرار دهيد. سعي كنيد از اوقات تنهايي خود لذت ببريد. رفتارهاي خودآسيب‌زننده گذشته‌تان را با رفتارهاي مبتني بر خوددوستي جايگزين كنيد.
به‌طور مداوم كارهاي انگيزه‌بخش انجام دهيد. بخش‌ها و احساسات آسيب‌پذير وجود خودتان را بپذيريد.
تجربه كنيد كه چه چيزهايي را دوست داريد، از چه لذت مي‌بريد، علاقه داريد روز خود را چگونه بگذرانيد، دوست داريد در انتهاي زندگي به‌خود بگوييد كه دوست داشتيد چه كارهايي انجام دهيد.
پاسخ به اين سوال‌ها كمك مي‌كند تا بيشتر خودتان را بشناسيد.
شخصي كه احساسات و نيازهاي خود را بهتر مي‌شناسد، زماني كه با چيزي موافق نيست به‌راحتي نه مي‌گويد؛ زيرا علايق و نيازهاي او در علايق و نيازهاي ديگري گره نخورده است.
۸. عزت نفس خود را افزايش دهيد: وابستگي عاطفي به همسر معمولاً از كمبود عزت نفس ناشي مي‌شود. من، برنامه‌هايم، نيازها و خواسته‌هايم آنقدر مهم نمي‌باشند تا بر روي خودم تمركز كنم، پس بر روي ديگري متمركز مي‌شوم. براي مطالعه بيشتر به مقاله رشد و افزايش عزت نفس مراجعه كنيد.
۹. براي روابط خود با ديگري چارچوب و حد و مرز تعيين كنيد: روشن و قاطع چيزهايي كه براي شما مهم هستند را روشن كنيد و بر سر آنها محكم بايستيد.
در ابتدا لازم است حد و مرزهايتان را براي خودتان مشخص كنيد، كجا محدوديت قائل هستيد و كجا نه، و سپس آن را به ديگران اعلام كنيد. به‌طور مثال، وفاداري همسر براي شما مهم است و جزء اصول و چارچوب شماست. شما نمي‌توانيد در اين مورد مماشات به‌خرج دهيد.
نياز خود را قاطعانه بيان كنيد و از همسر خود بخواهيد به حد و مرز شما احترام بگذارد. او نمي‌بايست هر رفتاري با شما داشته باشد، همچنانكه شما نيز نبايد حد و مرز او را زير پا بگذاريد.
اگر همسر شما پرخاشگرانه با شما برخورد مي‌كند و شما را مي‌زند و شما همچنان در رابطه مانده‌ايد، در ابتدا بايد بدانيد كه شما در يك رابطه وابسته قرار داريد. براي همسرتان مشخص كنيد كه اين رفتار او را نمي‌پذيريد و در صورت تكرار، عواقب آن را به او يادآوري كنيد.
و در نهايت، بر روي چارچوب خود قاطعانه بايستيد. بدانيد كه هيچ رشدي بدون هزينه حاصل نمي‌شود. پس سختي آن را قبول كنيد، زيرا مطمئناً همسر شما به‌راحتي دست از عمل خود بر نخواهد داشت.
اگر شما، خود، به حد و مرز خود احترام قائل نباشيد و حاضر به پرداخت هزينه براي آن نباشيد، او نيز به حد و مرز شما احترام نخواهد گذاشت. باز هم تكرار مي‌كنم؛ شما در مسير سختي گام برداشته‌ايد.
ولكن در پس اين سختي، رشد وجود دارد. استقلال و آزادي را كسي به شما تقديم نخواهد كرد، پس براي آن بايد امنيت موقت خود را فدا كنيد تا به آزادي و امنيت دروني و دائمي برسيد.
معناي ديگر تعيين حد و مرز آن است كه بين افكار، احساسات و رفتار خود و ديگري تمايز قائل شويم. نبايد مسئوليت رفتار، افكار و احساسات ديگري را به‌عهده بگيريم، ما تنها مسئول رفتارهاي خود هستيم.
اگر عمل درست ما باعث ناراحتي ديگري مي‌شود، نبايد خود را مسئول ناراحتي او بدانيم، و بايد به عمل درست خود بدون ترديد و قاطعانه ادامه دهيم. اگر همسر شما بدون برنامه‌ريزي خرج مي‌كند، بايد حساب بانكي خود را از او جدا كنيد تا خودش با عواقب كارش مواجه شود. شما نبايد مسئوليت اعمال او را بپذيريد.
۱۰. كمك حرفه‌اي بگيريد: گاهي به تنهايي نمي‌توان از وابستگي عاطفي به همسر رها شد. با يك مشاور صحبت كنيد. كمك حرفه‌اي به شما باعث مي‌شود به نقاط قدرت و قوت خود آشنا شده و انگيزه كافي براي تغيير را در خود بيابيد.
با كمك مشاور مي‌توانيد به كودكي خود برگرديد و دلايل وابستگي عاطفي به همسر را در آنجا بيابيد. احساس عجز، ناتواني، شرم و حقارت خود در كودكي را مجدداً تجربه كرده و اينبار آن تجربيات را با قدرت بزرگسالي خود تغيير داده و از آنها رها شويد.
برگشت به دوران كودكي به شما اجازه مي‌دهد تا صادقانه تاثيرات آن دوران را بر سبك رفتار خود درك كنيد.در اين مورد ميتونيد با متخصصين كانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸موفق باشيد
اگر مي خواهيد زندگي تان تغيير كند بايد طرز فكرتان را تغيير دهيد.«همين امروز طرزتفكرتان را عوض كنيد.»
البته در كلام خيلي ساده است: «طرز تفكرت را عوض كن تا زندگي ات تغيير كند.» ولي چطور مي توان اين كار را انجام داد وقتي نمي دانيم بايد چه كار كنيم؟ و مهم تر از همه اگر تغيير دادن طرزتفكر تا اين حد آسان است، چرا خيلي از افراد اين كار را انجام نمي دهند؟ مخصوصا اگر بتوانند با اين كار موفق تر باشند و بيشتر از زندگي لذت ببرند؟
جواب اين سوال ها را نمي دانيم ولي مي دانيم كه تغيير دادن طرز تفكر آسان نيست اما ممكن است. همه آنچه شما نياز داريد اين است كه محكم و استوار اين تكنيك ها را به كار ببريد؛ البته اگر از ته دل مي خواهيد موفق باشيد.
۱) همان طور فكر كنيد كه دوست داريد باشيد. اگر در دنياي ذهنتان خود را آدم خوشحال يا موفقي ندانيد كه مي تواند از زندگي لذت ببرد، خيلي سخت مي توانيد در دنياي واقعي چنين آدمي باشيد. پس پيش از هر كار در روياهايتان هم خود را فردي خوشحال، موفق و روبه رشد تصور كنيد.
۲) لبخند بزنيد. نتايج تحقيقات نشان داده است لبخند زدن هم اثر جسمي دارد و هم اثر رواني. پس يك لبخند روي لبانتان بنشانيد و در مسير تغيير طرزتفكر قدم بگذاريد. در ابتدا، اين كار فقط يك عمل فيزيكي بدون روح است اما كم كم جزو صورت شما مي شود.
۳) خودتان را غرق مطالعه و موسيقي كنيد. كتاب ها، مقاله ها و مجله هايي بخوانيد كه به شما كمك كنند بتوانيد افكارتان را تغيير و دركتان را افزايش دهيد. فيلم ببينيد يا به موسيقي هايي گوش كنيد كه براي شما الهام بخش باشند و براي تغيير تشويقتان كنند.
۴) كردارتان را تغيير دهيد. وقتي كارهايتان را به همان شيوه قديمي انجام مي دهيد، نمي توانيد در افكارتان تغييري به وجود آوريد. كارها را به شيوه اي متفاوت انجام دهيد تا بتوانيد متفاوت بينديشيد.
۵) محيط تان را تغيير دهيد. محيط اطرافتان را با توجه به طرزتفكر مورد علاقه تان بسازيد. فضايي را خلق كنيد كه شما را به سمت تغيير سوق دهد. يك گلدان به اتاقتان اضافه كنيد، رنگ ديوارها را تغيير دهيد، يك كتابخانه يا ميز كوچك براي خودتان بخريد.
۶) از موفق ها تقليد كنيد. از تجربه و نظرهاي كساني كه عاشق طرزتفكرشان هستيد و آرزو داريد مثل آنها باشيد، استفاده كنيد. اگر زنده هستند كه اين كار بسيار ساده است و اگر در قيد حيات نيستند مي توانيد از آثارشان بهره بگيريد.
۷) به ديگران كمك كنيد (و به خودتان هم) يكي از سريع ترين راه هايي كه مي تواند طرزتفكر شما را عوض كند، اين است كه به ديگران توجه و به آنها كمك كنيد. مواظب باشيد از آن طرف بام نيفتيد يعني نه غرق در خودتان شويد و نه شيفته و دلباخته ديگران.
۸) كمي از دوستانتان كمك بگيريد. ديگران را از تصميمتان باخبر كنيد و از آنها كمك بخواهيد و نظراتشان را بشنويد. هر چقدر كمك ديگران را بيشتر احساس كنيد، بيشتر به موفقيت نزديك مي شويد.
۹) حرفه اي شويد. اگر دلتان مي خواهد به فردي بزرگ تبديل شويد به مشاوره و نصيحت افراد بزرگ گوش دهيد. انسان هاي حرفه اي در مدت زمان كوتاهي مي توانند بهترين راه حل ها و نظرات و عقايد جديد را در اختيار شما بگذارند. البته به شرطي كه واقعا در كار خود خبره باشند و فقط اسم و رسم بي پايه و پنهان به هم نزده باشند.
۱۰) صبور باشيد. آگاه باشيد كه بيشترين تغييرات در مدت زماني طولاني و به آرامي صورت مي گيرند به شرط اينكه تكرار شوند. پس اگر فورا در مسير موفقيت نتيجه نگرفتيد، تعجب نكنيد و مهم تر اينكه تسليم نشويد. كارتان را ادامه دهيد و مطمئن باشيد جواب مي گيريد.
● چطور راه تغيير را ادامه دهيم؟
گاهي بعد از اينكه نگرش مان را تغيير داديم و به سوي هدفي تازه رفتيم، نمي دانيم چگونه بايد راهمان را بدون خستگي و درنگ ادامه دهيم؟ اين نكته ها دست شما را براي طي بقيه مسير تغيير مي گيرد.
۱) با واقعيت روبرو شويد. ممكن است مانعي كه در مسير رسيدن به هدف از سرعت شما مي كاهد، خودتان باشيد.
وقتي در راه رسيدن به هدفتان به مشكل هايي برمي خوريد، اول از همه به دقت بررسي كنيد آيا منشاء مشكل خودتان هستيد يا خير؟
۲) شما هركاري كه بخواهيد، مي توانيد انجام دهيد اگرچه شايد نتوانيد همه كارهايي را كه دوست داريد، انجام دهيد. بيشتر اوقات براي رسيدن به هدف چند كار را با هم انجام مي دهيد ولي حتي با وجود تلاش زياد، در آخر به كمترين نتيجه مي رسيد. بايد بدانيد توجه و تمركز روي ۱ يا حداكثر ۲ پروژه در يك زمان، شانس شما را براي رسيدن به نتيجه مطلوب افزايش خواهد داد.
۳) براي اينكه تصوير واضحي از نتيجه كار داشته باشيد، تمركز كنيد. اول اينكه روي پروژه هايي كه برعهده گرفته ايد، كاملا تمركز داشته باشيد تا بتوانيد تشخيص دهيد واقعا چه كارهايي بايد انجام گيرد. برنامه اي گام به گام براي كارهايي كه بايد در زمان هاي مشخص انجام دهيد، بنويسيد.
۴) آنچه روي كاغذ است، برنامه است و آنچه در ذهن شماست، خيال! بيشتر افراد علاقه اي به نوشتن برنامه هايشان روي كاغذ ندارند. نوشتن برنامه روي كاغذ اولين قدم براي حركت رو به جلوست. خيلي ها بدون برنامه پروژه هايشان را شروع مي كنند ولي خيلي زود گيج مي شوند زيرا مشكلات فرعي زيادي سر راهشان به وجود مي آيد.
۵) حركت، به اين معني نيست كه پيشرفت كرده ايد. بعضي از افراد با اينكه به سختي كار مي كنند، به هدفشان نزديك تر نمي شوند. اين يكي از نتايج بي برنامگي است. براي پيشروي بايد فعاليت هاي مناسبي در زمان هاي مناسب انجام دهيد.
۶) انتخاب نكردن، يك انتخاب است. زياد فكركردن درباره آنچه انتخاب مي كنيم، مانع ديگري است كه ما خودمان سر راهمان قرار مي دهيم و باعث ركودمان مي شود. «من مي توانم A، B يا C را انجام دهم ولي بهتر است بيشتر فكر كنم» و شروع مي كنيم به ارزيابي كردن… ولي در واقع هيچ وقت نمي توانيم تصميم بگيريم و كاري كه انجام مي دهيم، در حقيقت تصميم مي گيريم هيچ كاري نكنيم؟ ولي اگر كاري نكنيد به چيزي نمي رسيد.
۷) روي آنچه به نتيجه مي رسد، تمركز كنيد. خيلي از افراد در پيداكردن راه هايي كه به نتيجه نمي رسند، استادند و به همين دليل هيچ تلاشي هم نمي كنند. انرژي منفي را در خود انباشته نكنيد. انرژي هاي مثبتتان را افزايش دهيد و روي چيزهايي تمركز كنيد كه به درد شما مي خورند و به نتيجه مي رسند.
۸) اگر اقدامي به نتيجه نمي رسد، متوقفش كنيد. يك اقدام احمقانه: «كاري را بارها و بارها با يك شيوه انجام دهيد و انتظار داشته باشيد كه به نتيجه اي متفاوت برسيد.»
خيلي ها به دليل غرور، لجاجت يا تعصب، شيوه اي را تكرار مي كنند كه به نتيجه نمي رسد. شعاري جديد براي خود انتخاب كنيد و ديگر كارتان را به شيوه قبلي انجام ندهيد. وقتي روش هايي موثر نيستند انجام دادنشان را متوقف كنيد.
۹) وقتي نمي دانيد، كمك بخواهيد. ما نمي توانيم همه چيز را بدانيم. نمي توانيم همه مشكلات را حل كنيم. وقتي به مشكلي برمي خوريد، از ديگران كمك بخواهيد. از يك تاجر، مشاور، وكيل يا مربي مشاوره بگيريد.
۱۰) اگر كاري شما را خوشحال نمي كند، انجامش ندهيد. براي اينكه به هدفتان برسيد، بايد سختي هايي را بپذيريد و ممكن است هر لحظه نتوانيد از كارتان لذت ببريد ولي در كل بايد كارتان را دوست داشته و از انجام آن خوشحال باشيد.در اين مورد ميتونيد با متخصصين كانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸موفق باشيد
رهايي از وابستگي در رابطه اشتباهآيا تا به حال خود را بيش از حد به چيزي ،‌ شخصي يا جايي وابسته ديده‌ايد؟
اينكه به شخص يا چيزي آنقدر وابسته باشيم كه ترك كردن آن برايمان امكان‌پذير نباشد يا حتي فكر كردن به كنار گذاشتنش در ما ايجاد وحشت و هراس به وجود آورد؟اما به راستي چيست كه ما را اسير مي‌كند؟ چرا بايد به رغم تمام شايستگي‌ها و ارزشمندي‌هايي كه در وجود خودمان است به شخص يا چيز ديگري رو بياوريم و بدون او احساس حقارت ،‌ كمبود و نوميدي كنيم؟ چرا وقتي ميخواهيم از يك رابطه سرشار از وابستگي‌ بيرون بياييم با دشواري‌هاي فراواني روبه‌رو مي‌شويم؟اگر دقيق‌تر نگاه كنيم مي‌بينيم در يك رابطه سرشار از وابستگي‌ آنچه بيش از هرچيز نمود دارد اين است كه معمولا ما طوري به طرف مقابل وابسته ميشويم كه يك شخص معتاد به موادمخدر اما آيا هرگونه رابطه‌اي را مي‌توان نوعي اعتياد ناميد؟ چرا اسمش را عشق ، دوست داشتن زياد يا احساس تعهد نگذاريم؟!اغلب اوقات در يك رابطه اعتيادي ، عشق و تعهد فراواني وجود دارد اما براي آنكه عشق و تعهدي وجود داشته باشد بايد كسي بتواند ديگري را آزادانه انتخاب كند ولي يكي از نشانه‌هاي اعتياد در اين است كه اغلب ميلي اضطرارآميز در كار است كه آزادي و حق انتخاب رامحدود ميكند؛ يعني قدرت انتخاب و تصميم‌گيري را از شخص ميگيرد ، حال آنكه در يك ارتباط سالم ناشي از عشق ما حق انتخاب داريم و با استفاده از قدرت تفكر و تعقل خود مي‌توانيم تصميم درست بگيريم.اما در يك رابطه غلط توام با وابستگي بيش از حد ، وقتي خود شخص مي‌داند ادامه ارتباط به نفع او نيست بازهم ادامه مي‌دهد زيرا احساس مي‌كند بايد اين شخص را حفظ كند و به او وابسته باقي بماند حتي اگر اين رابطه برايش مخرب باشد.بنابراين اولين نشانه وجود يك رابطه مخرب ناشي از وابستگي خصوصيت اضطرار گونه آن است ، نشانه بعدي وحشتي است كه در شخص وجود دارد مبادا اينكه طرف مقابل او را تنها بگذارد يا به او دسترسي نداشته باشد.افراد معتاد اگر ندانند مواد مخدر خود را چگونه تهيه كنند وحشت‌زده ميشوند يا سيگاري‌ها وقتي در جايي قرار مي‌گيرند كه آنجا كشيدن سيگار ممنوع است ناراحت مي‌شوند ، همچنين افرادي هم كه در يك رابطه غلط اعتياد گونه قرار مي‌گيرند از فكر اينكه اين رابطه قطع شود احساس وحشت مي‌كنند.نشانه بعدي يك رابطه اشتباه اين است كه بعد از قطع ارتباط احساسي از پيروزي و آزادي به شخص دست مي‌دهد.در واقع خواه كسي به ماده‌اي مخدر معتاد باشد يا به يك شخص ، اساس تمام اين واكنش‌ها شباهت فراواني به يكديگر دارند و آن اين است كه همه اين افراد احساس كامل نبودن و پوچي مي‌كنند و اغلب نااميد و اندوهگينند.
نوع ارتباط : به احتمال زياد در هر رابطه عاطفي عضوي از اعتياد وجود دارد و اين به خودي خود چيز بدي نيست و برعكس مي‌تواند رابطه را مستحكم‌تر هم بكند زيرا هيچ‌كس آنقدر كامل و قوي نيست كه نيازي به ارتباط با شخص ديگري نداشته باشد اما يكي از نشانه‌هاي رابطه خوب اين است كه ما را با بهترين شرايط خود در تماس نگه ‌مي‌دارد.آنچه سبب مي‌شود رابطه‌اي شكلي اعتيادگونه به خود بگيرد اين است كه احتياج

برچسب ها مشاوره، ازدواج ,
بازدید : 549
11 زمان : 1399:2

اگر در حال قرار گذاشتن با دختري هستيد و در ذهنتان براي ازدواج برنامه ريزي مي كنيد، جستجوي كيفيت هايي كه يك همسر خوب و مناسب بايد داشته باشد، از اهميت بالايي برخوردار است.


شما نياز داريد كه به دنبال ويژگي هاي معيني باشيد در بلند مدت به نفع ارتباط مشتركتان باشد. بايد بررسي كنيد كه كه فيزيك بدني را جذاب ميدانيد و چه نوع ارتباط عاطفي برايتان خوشايند است.
هر زني، همسر خوبي نخواهد شد و حتي مادر خوبي نيز براي كودكتان نمي شود.
در اينجا نشانه هايي را كه مي گويند آيا يك دوست دختر، مي تواند همسر مناسب و ايده آل باشد يا نه، آورده شده است:
او مستقل استيك زن مستقل انتخاب خوبي است چرا كه مي دانيد براي شاد بودن، حس كامل بودن و مواظبت به شما متكي نيست.
يك زن مستقل بجاي اينكه به شما نياز داشته باشد، شما را مي خواهد. اگر يك روز از شما خبري نباشد وحشت نمي كند و آويزان وقت و بودن با شما نيست.
اين گونه از زنان نسبت به زناني كه دائما نياز به توجه و اطمينان بخشي دارند، همسر مناسب تري خواهند بود.
يك زن مستقل، قوي، با اعتماد به نفس است و از تنها بودن ترسي ندارد. بدانيد كه وابستگي رفتار سالمي است.
نوع استقلال همسر شما بايستي توانايي هاي او براي اتكاي كامل به عملكردهاي خودش را به چالش بكشد.
اما، او (زن) همچنين مي داند كه زماني كه به شما نياز دارد چگونه به شما دسترسي پيدا كند و به لحاظ عاطفي و احساسي به شما وابسته است.
خواهان پيشرفت استزني كه خواهان پيشرفت است خوشايند تر و جذاب تر از زني است كه با هر مساله كوچكي خسته شده و از كوره در مي رود.
شما به زني نياز داريد كه درشرايط استرس زا به شيوه ي منطقي آرامش خود را حفظ كند.
اين به اين معني نيست كه او كامل است و هرگز ناراحت نمي شود، اما در هر دفعه اي كه شرايط درست پيش نرفت آرامش خود را از دست نمي دهد.
او مي داند كه چگونه احساسات مختلفش را مديريت كندو قبل از صحبت كردن حتما فكر مي كند.
همچنين بايد حس كنيد كه او منبع خوبي براي زمان هايي است كه شما تحت فشار و استرس هستيد.
مي توانيد روي توانايي ها، هوش و افكار او زماني كه قوه تفكرتان از كار مي افتد، حساب كنيد.

منبع: مركز روانشناسي و روانپزشكي مگاروان - نشانه هاي يك همسر خوب - دوست پسر دختر

بازدید : 622
11 زمان : 1399:2

مادران اينترنتي :از شروع آمدن فضاي مجازي به زندگي انسان ها علي رغم فايده هاي مفيد آن
نگراني هايي را در خانواده ها ايجاد كرده است.


زنان و مادران اينترنتيدر جوامع امروزي يكي از بزرگترين مسائل اجتماعي كه به آن مبتلا شده اند ضعف ريشه خانواده است ،
به خاطر جديد بودن و خصوصيات خاص اين پديده و نبود اطلاعات كافي در شناخت اين فضا و عملكرد
آن وجود ندارد.سلامت خانواده از اهميت زيادي برخوردار مي باشد ، يكي از وظايف مهم و اساسي
خانواده از جمله : آماده كردن فرزندان براي قبول مسئوليت هاي اجتماعي مي باشد.
اگر اين وظايف به خوبي توسط والدين اجرانشود تاثير منفي در فرزند دارد
كه مركز مشاوره خوب راه حل مناسبي است.
نقش مادران در تربيت مهم ترين تكليف مادر در محيط خانه و اجتماع نقش تربيت فرزند مي باشد. كودك آداب و رسوم اجتماعي
و طرز رفتار با ديگران را از طريق مادر ياد مي گيرد.
با اهميت ترين در مسئله اعتياد فرزند به فضاي مجازي نقش مادر است ، مادراني كه به اينترنت معتاد
شده اند باعث اعتياد فرزندان خود به اين تكنولوژي مي شوند. استفاده دائم و مكرر از اين برنامه مجازي
موجب مي شود از محبت كردن به فرزند و همسر دور شود رابطه ي سرد و خشكي بين فرزند و مادر
به وجود مي آيد و فرزندان هم با الگو پذيري از مادران به اينترنت رجوع مي كنند.

منبع: مركز مشاوره ستاره ايرانيان : مركز مشاوره خانواده - ازدواج اينترنتي

بازدید : 613
11 زمان : 1399:2


ازدواج ؛ قبل از 30 سالگي ​
بايد به اين نكته توجه داشت كه يك‌سري امكانات و شرايط حداقلي براي تشكيل زندگي مشترك بايد مهيا شود تا شناخت درست در زندگي مشترك شكل گيرد و از اين شناخت به نحو احسن بتوان به شناخت درست و كافي براي تشكيل ازدواج دست يافت.


خانواده‌هاي ايراني بايد فرصت شناخت را براي فرزندان خود مهيا ‌كنند و با اطمينان نسبت به فرد مقابل اجازه ايجاد شناخت مناسب را در بين افراد دهند. براي تشكيل زندگي مشترك بايد شرايط و امكانات زندگي فرد به نحوي باشد تا افراد بتوانند روي پاي خود ايستاده و با كسب مهارت‌هاي لازم و كسب‌وكار توانايي مديريت زندگي خود را داشته باشند.
جالب است بدانيد كه در جامعه ما يكسري نياز جديد ازجمله رقابت و چشم و هم‌چشمي ايجاد شده است و اين شرايط وضعيت را به جايي رسانده كه برخي در ابتداي زندگي از نحوه برگزاري مراسم گرفته تا ديگر مراحل خود را با چالش‌هاي مختلفي مواجه مي‌كنند كه منجر به پرداخت هزينه‌هاي هنگفتي هم مي‌شود. در كل اين افراد به دليل اينكه به مسائل حاشيه‌اي زندگي بيشتر توجه مي‌كنند به نسبت ازدواج آنها به تاخير مي‌افتد و اين امر نارسايي‌هايي در زندگي زوج‌هاي جوان در پي داشته است.

بايد درباره برگزاري ازدواج آسان از سوي سازمان‌هاي ذيربط برنامه‌ريزي شود تا به اين ترتيب بتوان شاهد استحكام بيشتري در بين زوجين بود.بايد درباره برگزاري ازدواج آسان از سوي سازمان‌هاي ذيربط برنامه‌ريزي شود تا به اين ترتيب بتوان شاهد استحكام بيشتري در بين زوجين بود. در اصل زوج‌هاي جوان و اشخاصي كه قصد ازدواج دارند بايد يكسري توانايي‌ها را در خود تقويت و خودشان بتوانند زندگي خود را مديريت كنند نه اينكه با چشم و هم‌چشمي وارد زندگي مشترك شوند و اين افراد درباره نحوه برگزاري مراسم خود اظهارنظر كرده و بتوانند با توجه به شرايط با كمترين هزينه مراسم را برگزار كنند و اين مراسم ساده مي‌تواند زندگي آساني را براي آنها در پي داشته باشد.
زوج‌ها بايد به محبت نسبت به همديگر بها دهند و خود را درگير تجملات ظاهري ازجمله خانه، خودرو و ديگر مسائل زودگذر زندگي نكنند. در جامعه ما سن ازدواج خانم‌هاي مجرد افزايش يافته است و بنابر آمار ميانگين سن ازدواج براي پسرها حدود 28 سال و براي دخترها اين ميانگين 25 سال است. اين بر اساس پژوهش‌هاي گذشته است حال آنكه مسئولان به تازگي اعلام كرده‌اند اين سن هم افزايش يافته است.
بهترين سن براي ازدواج دختران قبل از 30 سالگي است و فرد بايد قبل از اين سن مقدمات ازدواج خود را فراهم كند و از نظر انتخاب همسر و حتي فرزندآوري برنامه‌ريزي كند تا به اين ترتيب بتواند بارداري و وضع حمل مناسبي داشته باشد. آن هم به اين دليل كه با افزايش سن قدرت باروري كاهش يافته و درنتيجه افراد در سنين بالاي 30سالگي به سهولت دوران جواني نمي‌توانند بارداري مناسبي را تجربه كنند.

ازدواج ؛ قبل از 30 سالگيافراد به دليل اينكه در سن 30 سالگي سن جواني را پشت‌سر گذاشته و وارد دوره بزرگسالي مي‌شوند، بهتر است قبل از اين سن به كسب و كار مورد علاقه خود، زندگي موردنظر و اهداف خود دست يابند تا در سن بزرگسالي بتوانند اهداف خود را تكميل‌تر كنند.افراد به دليل اينكه در سن 30 سالگي سن جواني را پشت‌سر گذاشته و وارد دوره بزرگسالي مي‌شوند، بهتر است قبل از اين سن به كسب و كار مورد علاقه خود، زندگي موردنظر و اهداف خود دست يابند تا در سن بزرگسالي بتوانند اهداف خود را تكميل‌تر كنند. ازدواج بعد از 30 سالگي براي خانم‌ها مشكلاتي در پي دارد. مهم‌ترين مشكل اينكه در سنين بالاي 30 سالگي احتمال ناباروري بالاست و علاوه بر اين درمان‌هايي كه براي ناباروري وجود دارد ممكن است با بالارفتن سن جواب ندهد.
بايد شرايط و تسهيلات براي ازدواج آسان از سوي نهادهاي ذيربط فراهم شود تا جوانان هرچه زودتر بتوانند تشكيل زندگي دهند. در اصل ميزان وقوع طلاق در بين زوجين كه در سنين بالا ازدواج مي‌كنند به شناخت دقيق بين آنها بستگي دارد و اگر زمينه شناخت صحيح قبل از ازدواج مهيا شود ديگر چالش‌هاي بعد از زندگي مشترك كاهش مي‌يابد. درمجموع ازدواج در سنين بالا به دليل اينكه شور و هيجان زندگي مشترك كمتر مي‌شود به نسبت امكان طلاق هم افزايش يافته و احتمال توافق هم كاهش مي‌يابد. زن و شوهري كه جوان‌تر هستند امكان اينكه بتوانند به توافق نسبي از لحاظ رفتاري دست يابند بيشتر است. وقتي سن افراد بالا مي‌رود سخت‌تر به توافق مي‌رسند چراكه، انعطاف‌پذيري با مساله سن در ارتباط مستقيم است.

منبع: فارس پاتوق - ازدواج قبل از 30 سالگي

برچسب ها ازدواج، 30 سالگي ,
بازدید : 593
11 زمان : 1399:2

از دوستي تا ازدواج : كيفيت هاي يك شريك زندگي خوبگاهي اوقات ممكن است شما در يك ارتباط چندين ساله با يك نفر باشيد، اما هنوز به حد كافي به اين اطمينان نرسيده ايد كه آيا اين همان فرد مناسبي است كه مي توانم روابطم را با او جدي تر كنم.
يك دوست پسر عالي هميشه هم بهترين همسر نخواهد شد چرا كه ازدواج يك تجربه اي است كه زندگي را تغيير مي دهد كه با چالش هاي فراواني همراه است.
از دوستي تا ازدواج دوست شما همسر خوبي خواهد بود؟از دوستي تا ازدواج / دوست شما همسر خوبي خواهد بود؟
اگر به دنبال شفافيت بيشتر اين موضوع هستيد، در اينجا چند نكته است كه بايستي به آن توجه داشته باشيد:
مسائل مالي در ازدواجواقعا مهم است كه ببينيد چگونه دوست پسر شما مسائل مالي خود را مديريت مي كند. آيا او صورت حساب ها را به موقع پرداخت مي كند؟
آيا براي تامين مالي خود به كس ديگري وابسته است (مثل پدر يا مادر)؟


آيا او ولخرج است و يا تا آخرين ريال پولش را هم خرج مي كند؟
روشي كه او مسائل مالي خود را مديريت مي كند نشان مي دهد كه تا چه بالغ است و به عنوان يك فرد تا چه حدي مسئوليت پذيري دارد.
دوستان و خانواده شما در رابطه با او چه احساسي دارند
عشق كور است. زماني كه شما در يك ارتباط شاد قرار داريد، تمايل داريد تا اوقات خوشي را پر رنگ تر كرده و ايرادات شريكتان را ناديده بگيريد.
از اين جهت، افراد نزديك و وابستگان نزديك مثل اعضاي خانواده و دوستان صميمي كه به آنها اعتماد داريد مي توانند دورنماي واضح تري از شريكتان و رابطه شما برايتان فراهم كنند.
هرچند ممكن است كه حقيقت محض را به شما نگويند، اما توصيه هايي كه شخص سوم مي دهد ممكن است به شما كمك كند تا موارد مشخصي را كه تا به حال ناديده مي گرفتيد را تشخيص دهيد.
تا چه حد مي تواند يك مشاجره را مديريت كنداين كه زوجين با هم مشكلاتي دارند يا نه تعيين كننده ميزان موفقيت رابطه آنها نيست بلكه اينكه چگونه تلاش مي كنند تا به اين مسائل و مشكلات پاسخ دهند، اهميت دارد و تعيين كننده است.
هر زوجي گهگاه دعوا مي كنند، اما اين كه چگونه اين مشاجرات را مديريت مي كنند، اهميت بسيار زيادي دارد. يك فرد بالغ هميشه تمايل به حل كردن مساله و تقويت رابطه دارد. اگر دوست پسر شما تا مدت زمان زيادي بعد از مشاجره عصباني مي شود و يا كاملا سكوت مي كند، ممكن است در آينده شريك زندگي خوبي براي شما نباشد.
هر گونه توهين و تحقير، به ياد آوردن و اشاره به مشكلات گذشته و سوء استفاده از آنها، يادآوري نقاط ضعف حين مشاجره، بي احترامي به خانواده طرفين، مشاجراتي كه به برخوردهاي فيزيكي ختم مي شود، هر گونه تحريم مالي و يا احساسي بعد از دعوا بدون هيچ توجيه روشني و … نشانه هاي خوبي از يك فرد بالغ و مسئوليت پذير نيستند.
اگر با چنين افرادي سر و كار داريد بهتر است در تصميم خود تجديد نظر كنيد.
آيا مثبت نگر است؟زندگي پر از پستي ها و بلندي هاست و هيچ كسي نمي خواهد با يك فرد منفي نگر اين مسائل و موارد را بگذراند.
اگر دوست پسر شما در چالش هاي جزئي از كوره در مي رود و يا از موقعيت هاي سخت شانه خالي مي كند شما بايد تصميم خود را براي ماندن با او مجددا بررسي كنيد.
آيا به شما احترام مي گذراد؟احترام متقابل و دو طرفه يك عامل مهم و كليدي در هر رابطه ي موفقي است. يك فرد مهم در زندگي شما مي بايست به شما احترام بگذارد و هيچ وقت با شما به خيال اينكه هميشه خواهيد بود بي احترامي نكند.
او هرگز شما را قضاوت نمي كند!اگر شما به دنبال يك ارتباط بلند مدت موفق هستيد، اين اطمينان را حاصل كنيد كه او هميشه به آنچه شما مي گوييد گوش مي دهد و شما را به خاطر تصميم هايتان قضاوت نمي كند. هميشه مي توانيد در او حبس شويد و خود واقعيتان شويد.
شما را حمايت مي كند.وقتي كه بعد از يك روز كاري خسته كننده به خانه برميگرديد، آيا همچنان از شما انتظار دارد كه چيزي براي خوردن آماده كنيد يا نه با يك فنجان چاي يا قهوه و يك لبخند گرم از شما استقبال مي كند تا خستگي تان در برود؟
يك شريك زندگي خوب هميشه ستون محكمي براي حمايت و تقويت شما است تا شما به [واسته ها و علايق فرديتان برسيد.
در عمق رابطه شما يك دوستي عالي داريدبرخي از افراد اهميت دوستي در ازدواج را ناديده مي گيرند، اما دوستي در يك رابطه بلند مدت و مادام العمر مانند ازدواج از اهميت زيادي برخوردار است.
اين به اين معني نيست كه شما همانگونه كه با دوستان دخترتان دوستان خوبي هستيد، به همين شيوه بهترين دوست همسرتان شويد، اما شما نياز به رابطه اي داريد كه در آن احترام متقابل، اهميت دادن، بازي و سرگرمي، اهداف مشترك، و همراهي وجود دارد كه تمام اينها زماني به وقوع مي پيوندد كه شما با همسرتان دوست و يار خوبي باشيد.
اگر فكر مي كنيد شريك شما نمي تواند دوست خوبي برايتان باشد بايد كمي دقت نظر به خرج دهيد تا ببينيد در بلند مدت و يك زندگي مادام اعمر واقعا مي خواهيد از زندگي لذت ببريد و يا نه يك زندگي روزمره و ماشيني داشته باشيد!
جديدترين مقالات روانشناسي پيش از ازدواجمي خواهيد از همديگر ياد بگيريدطبق تحقيقات مرد و زني كه اجازه مي دهد ديگران بر آنها تاثير بگذراند، سالم تر بوده و رابطه ي مثبت تري دارند. اين به چه معني است؟
اين يعني احترام به همديگر و ارزش دادن به آنچه كه فرد مقابل ارائه مي كند.
ارج نهادن به افراد ديگر، عقايدشان و چشم اندازهاي منحصر بفردشان به عنوان يك مرد يا يك زن، يك كيفيت مهم در يك ارتباط سالم است.
شما به وضوح مي توانيد آينده روشني براي خود متجسم شويديكي از ساده ترين روش هايي كه مي توان تشخيص داد كه اين فرد به درد زندگي بلند مدت ميخورد يا نه، اين است كه ببينيد آيا مي توانيد آينده مشتركي براي خود تصور كنيد.
آيا اين همان فردي است كه مي تواند پدر بچه هايتان باشد و در نقش پدر بدون نقص خواهد بود. هرچند اين كار بسيار ساده به نظر مي رسد، اما بايد توجه داشت فردي كه حتي در تصورات مناسب نقش پدر نيست، در بلند مدت نمي تواند همسر خوب و ايده آلي نيز براي شما باشد.
مشاورانه مشاوره خانواده مشاوره ازدواج مشاوره تلفني مشاوره آنلاين تست روانشناسي مشاوره روانشناسي مشاوره جنسي اختلال رواني استخدام روانشناس و روانسنجدر كنار او خود واقعي تان هستيداگر با فردي در ارتباط هستيد كه مجبوريد براي حذف ارتباط بخشي از خودتان را پنهان كنيد، علايق، سليقه تان، اولويت هايتان در زندگي، دوستاني كه با آنها معاشرت داريد و … بايد بدانيد كه اين فرد نمي تواند در بلند مدت همسر خوبي باشد.
ازدواج يك اتفاق مهم و طولاني مدت است. شما نمي توانيد براي ساليان دراز بخشي از وجود خودتان را پنهان كنيد، حتي اگر موفق به اين كار شويد ديگر از زندگي لذتي نخواهيد برد!
هر فردي مستحق اين است كه علايق خود را زندگي كند و به اهداف فردي اش دست پيدا كند.
يك شريك خوب كسي است كه در كنار او شما خود واقعي تان هستيد و شما را با تمام اخلاقيات عادات، رفتارها و وابستگي هايتان قبول دارد و به شما عشق مي ورزد.
واقعا مي خواهيد كه اين ازدواج به وقوع بپيونددخيلي احمقانه به نظر مي رسد كه اين را يك نشانه بگيريد اگر واقعا مي خواهيد رابطه شما به ازدواج ختم شود، اما واقعا اين مي تواند يك نشانه باشد. اين را از خود بپرسيد كه آيا واقعا مي خواهيد با اين فرد ازدواج كنيد و چرا؟

منبع: سارا نظري مركز مشاوره و روانشناسي آنلاين مشاورانه - از دوستي تا ازدواج

برچسب ها دوستي، ازدواج ,
بازدید : 535
11 زمان : 1399:2

يكي از مهم‌ترين مولفه‌هاي زندگي مشترك، ارتباط جنسي سالم و رضايت‌بخش در زندگي زناشويي است. با توجه به اهميت خانواده در جامعه ايراني و نقش سلامت جنسي زوجين در تداوم و عملكرد مثبت خانواده و پيشگيري از ايجاد مشكلات زناشويي، توجه به ارتقاي سلامت جنسي در سطوح مختلف فردي و اجتماعي حائزاهميت است.اهميت پرداختن به موضوع‌هايي مانند آموزش سلامت جنسي به زوج‌هاي در آستانه ازدواج، آموزش پيشگيري از بيماري‌هاي مقاربتي و ايدز، پيشگيري، مشاوره و درمان اختلالات جنسي و ناهنجاري در رفتارهاي جنسي و جلوگيري از رفتارهاي پرخطر جنسي و جلوگيري از آزار و خشونت‌هاي جنسي، امروزه بيش از پيش نمايان است. بايد توجه كرد سلامت جنسي فقط منحصر به دوران باروري افراد نمي‌شود، بلكه از دوران جنيني و بدو تولد تا زمان مرگ در زنان و مردان اهميت دارد، بنابراين در همه مراحل زندگي بايد به جنبه‌هاي مختلف سلامت جنسي افراد و پيشگيري و درمان رفتارهايي كه بر آن آثار نامطلوب دارد، پرداخته شود.


بر همين اساس، اختلالات جنسي نيز به نبود توانايي جنسي يا بيماري‌هاي خاص اطلاق مي‌شود كه حتي شامل بيماري‌هاي مسري خطرناك ازجمله ايدز و هپاتيت نيز مي‌شود. در سلامت جنسي، فرد علاوه بر خود در قبال ديگري نيز مسئول است. آنچه در بحث سلامت جنسي بيش از هر چيزي از اهميت بسيار برخوردار است، توجه به مساله آموزش است. ارائه آموزش‌هاي صحيح در مورد سلامت جنسي در جامعه مي‌تواند ثمرات ارزشمندي از جمله احترام به خود و ديگران، رشد جنسي سالم، كسب هويت جنسيتي سالم، روابط مناسب بين‌فردي، تصوير مثبت از خود، روابط سالم زناشويي و ايجاد بهداشت رواني را به دنبال داشته باشد و از بروز مشكلاتي همچون انحرافات جنسي، سوءاستفاده‌هاي جنسي، مشكلات زناشويي و رفتارهاي پرخطر جلوگيري كرد.


سردمزاجي ​آقايانبيماري‌‌هايي مانند افسردگي، اضطراب، ديابت و بيماري‌‌هاي قلبي ـ عروقي، جراحي‌‌هاي لگني، سرطان‌‌ها، مشكلات غده تيروئيد، برخي از بيماري‌هاي عصبي و… از ​ بيماري‌‌هايي است كه باعث سردمزاجي مي‌شود.خبر خوب اين است كه بي‌ميلي جنسي خصيصه‌اي نيست كه با انسان زاييده شود و تا دم مرگ باقي بماند. فردي كه احساسات جنسي ندارد ممكن است فقط به اين علت باشد كه تاكنون با نوع تحريكي كه در او واكنش به وجود مي‌آورد، مواجه نشده است. علل بي‌ميلي جنسي در مردان هرچه كه باشد نيازمند بررسي و درمان بموقع است. بي‌ميلي‌هاي جنسي در مردان را بخوبي مي‌توان با شناسايي و رفع علل زمينه‌ساز آن درمان كرد. نكته مهم در درمان بي‌ميلي جنسي مردان اين است كه مبتلايان به بي‌ميلي جنسي نبايد خودسرانه به دارودرماني اقدام كنند، زيرا علاوه بر عوارضي كه اين‌گونه داروها در صورت مصرفي بي‌رويه دارند، گاه به علت بي‌توجهي به منشأ بي‌ميلي جنسي بي‌اثر خواهند بود يا به‌صورت مقطعي اثر مي‌كنند. نكته مهم ديگر اين‌كه فرد مبتلا به بي‌ميلي جنسي نبايد به اين اختلال​ بي‌توجه باشد، زيرا ترك يا كاهش روابط زناشويي به علت اين اختلال، شدت بي‌ميلي جنسي را افزايش مي‌دهد و فرد را در آينده به بحران‌هاي جدي زندگي زناشويي دچار مي‌كند.
از راه‌هاي درمان سردمزاجي جنسي آقايان مي‌توان به بهبود سبك زندگي مثل ورزش كردن، مصرف نكردن سيگار و موادمخدر، رژيم غذايي مناسب، توجه به معنويت، همچنين انجام مشاوره با روانپزشك جهت شناسايي علل احتمالي اختلال و تعديل يا از بين بردن عوامل موثر مثلا تنظيم داروهاي مصرفي به كمترين ميزان موثر يا درمان‌هاي دارويي با داروهاي ضدافسردگي اشاره كرد.


سرد مزاجي​ خانم‌هاسرد مزاجي خانم‌ها را مي‌توان از زاويه‌هاي مختلف مورد بررسي قرار داد؛ از جمله زواياي فيزيكي، فيزيولوژيكي و رواني.بسياري از خانم‌‌ها از نداشتن تمايلات جنسي رنج مي‌‌برند. اين مشكل در هر نژاد و كشوري شايع است. چون سرد مزاجي جنسي در خانم‌‌ها معمولا به مجموعه‌اي از روش‌‌ها و شيوه‌‌هاي غلط در زندگي روزمره نيز مي‌تواند مربوط شود؛ به همين دليل براي درمان اين عارضه در خانم‌‌ها بايد به صورت همه‌‌جانبه تمام موارد از جمله مسائل هورموني، بيماري‌هاي مختلف، نوع روش زندگي و عوامل مختلف رواني مانند استرس در زندگي روزمره توسط متخصص مربوط​ بررسي شود تا بتوان با درمان عوامل زمينه‌‌اي، تغيير در برخي ​ روش‌‌هاي غلط يا اصلاح شيوه‌‌هاي مختلف رفتاري در خانم مبتلا، اين عارضه را درمان كرد. همچنين توجه به عوامل ديگر مثل بالا رفتن سن، بارداري، يائسگي و مصرف برخي از داروها كه كاهش تمايل جنسي از عوارض آن مي‌‌تواند باشد، در بروز اين عارضه موثر است.
يكي از روش‌هاي درماني موثر در سرد مزاجي خانم‌‌ها، آموزش روش‌‌هاي صحيح در شيوه زندگي و ارتباط با همسر است. تعديل و تغيير شيوه زندگي عبارت است از ورزش كردن مرتب، استراحت كافي و آموختن روش‌هاي كنترل استرس. روش ديگر درمان عارضه سرد مزاجي خانم‌‌ها، تجويز برخي داروها توسط پزشك معالج است. درمان‌هاي دارويي از جمله استفاده از هورمون‌‌هاي زنانه استروژن و پروژسترون در خانم‌‌هايي كه دچار مشكلاتي در ارتباط با اين دو هورمون مهم زنانه هستند، يكي از روش‌‌هاي درمان سرد مزاجي خانم‌‌هاست. به هرحال، بي‌ميلي جنسي زنان هر دليلي كه داشته باشد، نياز به رسيدگي و اقدام فوري و رفع موانع لذت و نشاط جنسي آنها دارد؛ چرا كه مشكلات جنسي، به طوري مرموز و ناخواسته بر تفاهم زندگي زناشويي تاثير مي‌گذارد و روابط غيرجنسي را هم دستخوش تلاطم و آشفتگي مي‌سازد.
يادمان باشد مراحل سختي و ضعف همسر ما در زندگي، بهترين فرصت براي تحكيم عشق و علاقه و پايه‌گذاري روابطي تا ابد صميمي و رضايتبخش خواهد بود، مردي كه زيرك و باهوش باشد زماني كه همسرش در وضعيت نامطلوبي به سر مي‌برد، با كمك‌كردن به همسر خود و ابراز همدردي، بهترين استفاده ممكن را مي‌كند.


حداقل رابطه زناشوييازدواج‌هاي فاقد رابطه جنسي اين روزها گريبانگير خانواده‌هاست، اما اين پرسش مطرح مي‌شود كه واقعا چه ميزان رابطه جنسي طبيعي به حساب مي‌آيد؟ كارشناسان مسائل جنسي تمايل چنداني براي تعيين حد كفايت رابطه جنسي ندارند، چون باعث مي‌شود خيلي زوج‌ها فكر كنند رابطه جنسي‌شان كافي نيست يا خيلي‌هاي ديگر تصور كنند كه بيش از حد رابطه جنسي دارند. اما همه آنها بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه كمتر از ده مرتبه رابطه جنسي در سال، ازدواج بدون رابطه جنسي به حساب مي‌آيد و يك تا دو مرتبه رابطه در هفته متوسط ميزان رابطه جنسي به شمار مي‌رود.
طبق نظريات كارشناسان در اين زمينه اگر دو طرف ميل زياد جنسي داشته باشند، برقراري اين رابطه با تعداد دفعات بالا با فراهم كردن شرايط مناسب هيچ مشكل و عوارضي نداشته و فقط مي‌تواند به دليل مصرف انرژي بالا فرد را خسته كند كه اين موضوع بايد با استراحت و البته تغذيه خوب و لازم جبران شود تا به ضعف افراد منجر نشود، همچنين تعداد دفعات بالاي رابطه باعث كمبود موقتي اسپرم در مردان يا به نوعي عقيمي موقت شود كه اين موضوع با كمي وقفه در برقراري رابطه حل شده و به صورت طبيعي باز خواهد گشت.
توصيه كارشناسان در اين زمينه همواره رعايت اعتدال بوده و به زوجين مخصوصا آنهايي كه بتازگي ازدواج كرده‌اند، پيشنهاد مي‌كنند كه از كميت روابط خود كاسته و سعي كنند تا در هرباري كه رابطه برقرار مي‌كنند، بهترين لحظات را در كنار هم داشته و آن را خاطره‌انگيز كنند. اما آنچه كه همه بر آن اتفاق نظر دارند اين است كه روابط زناشويي به دلبستگي بيشتر زوجين مي‌انجامد، به حفظ و ارتقاي سلامت جسمي و رواني مرد و زن نيز كمك مي‌كند، افزون بر اين روابط جنسي مستمر و منظم زوجين با ايجاد آرامش فكري و رواني و كاهش اختلاف و منازعات خانوادگي در تربيت صحيح فرزندان نيز اثر گذار است.


تبليغات ماهواره‌اي​​ فرصتي براي افراد سودجواين روزها بسياري از مردم كه از انواع اختلالات جنسي شايع رنج مي‌‌برند، بي‌آن‌كه بتوانند راه علاجي براي آن پيدا كنند، به دلايل فرهنگي و اجتماعي، بيماري خود را مسكوت نگه مي‌‌دارند و از عواقب آن كه گاهي طلاق است، غافل هستند. طبيعي است در اين شرايط چون عامه مردم به كارشناسان و متخصصان دسترسي ندارند عملا منبع كسب آگاهي آنها رسانه‌هاي ماهواره‌اي يا مجلات زرد خواهد بود كه بيشتر داروهاي غيرمجاز و ممنوع از طريق همين رسانه‌ها تبليغ مي‌شوند. حقه‌ها و نيرنگ‌هاي اين شبكه‌ها تمام‌شدني نيست، اما كم نيستند افرادي كه گول شبكه‌هاي ماهواره‌اي را نمي‌خورند و معتقدند هر دارويي بايد به‌وسيله پزشك و پس از معاينه و تشخيص تجويز شود. شبكه‌هاي ماهواره‌ا‌ي براي متقاعد كردن اين افراد حربه‌هايي دارند، آنها با معرفي دستگاه‌هاي توانبخشي جنسي، القا مي‌كنند كه با خيال راحت مي‌توان از اين كالاهاي پزشكي استفاده كرد.
مشكل از آنجا شروع مي‌شود كه ما نياز جنسي را به‌عنوان يك ضدارزش در جامعه مطرح كرده‌ايم، بديهي است وقتي آموزش لازم در اين زمينه به اشخاص داده نشود، معمولا افراد اطلاعات خود را در اين زمينه از راه‌هاي ديگري مثل ماهواره و بعضي سايت‌هاي اينترنتي غيرمجاز جستجو خواهند كرد. عده‌اي نيز از اين خلأ اطلاعاتي در زمينه مسائل جنسي استفاده و در سايت‌هاي اينترنتي و شبكه‌هاي ماهواره‌اي در رابطه با درمان مسائل جنسي يا تقويت ميل جنسي داروهايي را ارائه و روش‌هاي درماني خاصي را مطرح مي‌كنند كه اين داروها ضمن سرازير كردن سود سرشاري به جيب متوليان خود در بهترين حالت روي بدن مبتلايان به اين اختلالات بي‌اثر است و در مواردي هم كه شيوع زيادي دارد، عوارض جدي فيزيكي و رواني را در درازمدت يا كوتاه‌مدت بر مصرف‌كنندگان آن مي‌گذارد. ضمن اين‌كه بايد دانست اكثر اين داروها از لحاظ علمي مورد تحقيق و تائيد قرار نگرفته‌اند، بنابراين تركيبات و عوارض‌شان ناشناخته و نامعلوم است.
بازار به صورت غيرعلمي حل مشكلات جنسي را در دست گرفته است و نظارت كافي نيز در اين قضيه وجود ندارد. به بيان ديگر بازار، تقاضاهاي جنسي افراد را بخوبي درك كرده است؛ اما اغلب راهكار نادرستي را ارائه مي‌دهد، در حالي كه بايد مديريت اين مشكلات را تيم‌هاي تخصصي و به صورت بين رشته‌اي به عهده داشته باشند.


طلاق‌هاي ناشي از نابساماني‌هاي جنسيزن و مرد، هنگامي كه از ناتواني يا كم تواني جنسي يكديگر آگاه شوند، روحيه سازگاري آنها كاسته مي‌شود و با جرقه‌اي از ناملايمات كوچك زندگي، رودرروي يكديگر قرار مي‌گيرند. در اين ميان، عشق‌ورزي‌هاي اوايل زندگي براي آنها حسرتي تمام نشدني مي‌شود كه متاسفانه برخي به دنبال تجربه‌اي جديد، زندگي خود را مي‌بازند‌؛ درحالي كه با آگاهي از علت بي‌ميلي و پيگيري درمان آن، براحتي مي‌توان به نشاط و شادي هميشگي در زندگي زناشويي دست يافت و از روابط زناشويي لذت برد.
حتما شما هم اين آمارها به گوشتان خورده كه علت ۶۰ درصد طلاق‌ها در ايران مسائل جنسي و مشكلات زناشويي است. البته در شهرهاي بزرگ اين آمار بيشتر است، اما واقعا منظور از مشكلات جنسي چيست‌؟ اين درصد بالاي طلاق دقيقا به چه چيز برمي‌گردد‌؟ اختلالات زناشويي و مشكلات جنسي موضوعات در هم تنيده‌اي است، يعني نمي‌توان مرز مشخصي براي آنها در نظر گرفت. وقتي زن و شوهري در كنار هم باشند و مشكلات رفتاري داشته باشند، قطعا اين مشكلات بر روابط جنسي‌شان تاثير مي‌گذارد؛ همان‌طوركه در صورت وجود مشكلات جنسي در روابط زناشويي افراد، مشكلات رفتاري نيز به وجود مي‌آيد.
دكتر فردوسي در اين باره مي‌گويد: خيلي از زوج‌ها آگاهي كافي درباره اين‌كه رابطه جنسي يك نياز فيزيولوژيك طبيعي است و بايد توسط همسران برآورده شود، ندارند و فكر مي‌كنند اگر يكي از دو طرف به هر دليلي دچار سرد مزاجي يا ناتواني جنسي است نبايد هيچ مشكل خاصي به وجود آيد حال آن كه اگر اين مشكلات حل و بيماري يكي از زوجين درمان نشود در مواردي باعث طلاق عاطفي، انحراف همسران و در نهايت طلاق مي‌شود.
به طور كل، مشكلات يك زوج بيشتر مربوط به تمايلات جنسي است تا انجام رابطه جنسي. ميل هيچ زوجي براي رابطه جنسي هيچ‌وقت همزمان و كامل نيست. رمز كار اين است كه دو طرف بتوانند اين موضوع را بين خود حل كنند. خيلي وقت‌ها طرفي كه ميل كمتري به رابطه جنسي دارد، احساس مي‌كند كه در هر بار رابطه جنسي مورد سوءاستفاده قرار گرفته است و طرفي كه ميل بالاتري دارد هميشه از رابطه جنسي محروم است و همين مساله دعواها و جدال‌هاي بين آنها در مورد رابطه جنسي را بيشتر و بيشتر مي‌كند. اينجاست كه رابطه بين آنها كم كم از بين مي‌رود و وقتي ديگر رابطه جنسي در كار نباشد، محبت و عاطفه معمولي بين آنها هم از بين مي‌رود: آن گرفتن دست‌ها، خنديدن به لطيفه‌هاي يكديگر، نشستن كنار هم روي يك نيمكت و… پايان مي‌يابد و وقتي روابط تا اين حد خشك مي‌شوند، بي‌وفايي و سرانجام طلاق پديد مي‌آيد.


بي‌بندو باري‌ و عواقب آنبي‌بند و باري جنسي به هرگونه رفتار پرخطر جنسي خارج از چارچوب ازدواج و زندگي زناشويي مي‌گويند؛ همچنين هرگونه تماس جنسي كه در آن فرد از سلامت خود يا شريك جنسي خود ‌آگاه نباشد از رفتارهاي پرخطر جنسي محسوب مي‌شود؛ مشكل از اينجا ناشي مي‌شود كه آگاهي از سلامت خود يا ديگران براحتي امكان‌پذير نيست. به عنوان مثال در حدود ۹۰ درصد افراد HIV مثبت از آلوده‌بودن خودشان اطلاعي ندارند. از طرف ديگر منفي بودن آزمايشات تشخيصي در ابتداي آلودگي با HIV نمي‌تواند دليل سالم بودن فرد باشد زيرا نتيجه اين آزمايشات، در اوايل دوره آلودگي معمولا منفي مي‌باشد. پس چاره چيست؟
پايبندي به اصول اوليه اخلاقي و محدود كردن مسائل جنسي خود فقط و فقط به ازدواج و دوري از هرگونه رفتار پرخطر جنسي مانند: داشتن شركاي جنسي متعدد، تماس‌هاي جنسي نامعمول، مصرف الكل، مواد مخدر يا روانگردان قبل از برقراري تماس جنسي و تماس جنسي محافظت نشده مي‌تواند هم خود فرد و همسرش را از بيماري‌هاي ناشي از بي‌بند و باري جنسي محافظت كند. علاوه بر آن بايد براي پيشگيري از HIV و ايدز در جامعه رفتارهاي جنسي سالم را به افراد بويژه نوجوانان و جوانان آموزش داد.
در كل عوامل متعددي در سلامت خانواده و ثبات و پايداري آن نقش دارد كه از جمله مهم‌ترين آنها مي‌توان به مسائل جنسي زوجين اشاره كرد، روابط جنسي در صورتي كه مسئولانه، در چارچوب خانواده و برطرف‌كننده نيازهاي جنسي و عاطفي زن و شوهر باشد سهم موثري در دوام و قوام خانواده دارد و مانع از فروپاشي اين نهاد مقدس مي‌شود.


تاثير رابطه جنسي بر سلامت زوجيندانشمندان دلايل زيادي را مطرح كرده‌اند كه نشان مي‌دهد رابطه زناشويي فقط يك كار لذ‌ت‌بخش روزمره نيست، بلكه در طول اين رابطه هورمون‌هايي در بدن زن و مرد آزاد مي‌شوند كه مي‌تواند در بالا بردن سطح سلامت عمومي‌شان بسيار مفيد باشند.رابطه جنسي، استرس را تسكين مي‌دهد. كارشناسان طي تحقيقات به اين نتيجه رسيده‌اند كه يك مزيت بزرگ رابطه جنسي سالم، پايين آوردن فشار خون و به طوركلي كاهش استرس است. رابطه جنسي، سيستم ايمني بدن را تقويت مي‌كند، يك يا دو بار رابطه جنسي در هفته با سطوح بالاتري از يك نوع آنتي‌بادي ارتباط دارد، كه مي‌تواند افراد را از سرماخوردگي و عفونت‌هاي ديگر محافظت كند. همچنين رابطه جنسي كالري مي‌سوزاند، افزايش دهنده سلامت قلب و عروق است آن چنان كه خطر ابتلا به حمله قلبي منجر به مرگ را در مردان به نصف كاهش مي‌دهد. رابطه جنسي، عزت نفس را تقويت مي‌كند، صميميت را افزايش مي‌دهد، درد را كاهش مي‌دهد همچنين خطر سرطان پروستات را كم مي‌كند و كمك مي‌كند خواب بهتري داشته باشيد.
كارشناسان سلامت جنسي معتقدند يك رابطه زناشويي مثبت و سالم، علاوه بر تداوم زندگي زناشويي و محكم كردن بنيان خانواده، باعث ترميم سريع‌تر زخم‌ها مي‌شود. همچنين افرادي كه ازدواج كرده‌اند و رابطه زناشويي رضايتمندانه‌اي را با همسرشان تجربه كرده‌اند، در درازمدت كمتر بيمار مي‌شوند طول عمر آنها نيز بيشتر از مجردها و افرادي است كه به روابط زناشويي‌شان توجهي ندارند.


كلينيك‌هاي سلامت جنسيسازمان جهاني بهداشت سلامت جنسي را اين‌گونه تعريف مي‌كند: سلامت جسماني، رواني و اجتماعي مربوط به فعاليت جنسي، نه صرفا نبود بيماري، اختلال عملكرد يا معلوليت. سلامت جنسي نيازمند نگرش مثبت به اين موضوع است و شامل بهره‌مندي افراد از رابطه جنسي رضايت‌بخش، مطمئن، بي‌خطر و دور از اجبار و خشونت است. سلامت جنسي رويكردهاي مختلف زيست‌پزشكي، باليني، آموزشي، بهداشتي، اخلاقي و حقوقي دارد. همچنين موضوع‌هايي مانند فيزيولوژي و كالبدشناسي ‌باروري و جنسي در انسان، مشكلات جسماني در زنان و مردان مربوط به رابطه جنسي، بيماري‌هاي مقاربتي و پيشگيري از آنها و رفتارهاي جنسي و اختلال‌هاي جنسي زناشويي را دربرمي‌گيرد.
وزارت بهداشت چند سالي است در راستاي توجه به سلامت خانواده اقدام به افتتاح كلينيك‌هاي سلامت جنسي در برخي بيمارستان‌ها كرده است؛ هر چند كلينيك‌هاي سلامت جنسي در تهران، قم و اردبيل راه‌اندازي شده و به بهبود روابط زوجين و در نتيجه سلامت خانواده كمك مي‌كند، اما بسياري از مردم از وجود آن بي‌خبرند يا اصلا نمي‌دانند كه مي‌توانند براي حل مشكلات جنسي‌ به اين مراكز مراجعه كنند، سلامت جنسي براي تمامي افراد جامعه مهم است، در اين كلينيك‌ها كه براحتي براي تمام متقاضيان قابل دسترسي است، تلاش شده براي بسياري از مشكلات مربوط به بهداشت جنسي افراد راه‌حلي ارائه شود، عدم اطلاع‌رساني صحيح در اين زمينه موجب شده است افراد يا از مشكلات جنسي خود آگاه نباشند، يا آگاه باشند و ندانند در كجا بايد آن را مرتفع سازند يا اين‌كه از ورود به اين مراكز احساس شرم كنند. تيم تخصصي در اين مراكز شامل روانپزشك، مشاور خانواده، متخصص بيماري‌هاي عفوني، متخصص پزشكي اجتماعي، متخصص زنان و زايمان، اورولوژيست، آندرولوژيست و متخصص غدد است كه با همكاري بين رشته‌اي به ارائه مشاوره و انجام خدمات تشخيصي و درماني مي‌پردازند. مركز سلامت روان وزارت بهداشت درصدد است تا در هر دانشگاه علوم پزشكي كلينيك سلامت جنسي خانواده تاسيس كند، البته تعداد مراكز مشاوره‌اي، آموزشي و دانشگاهي كشور، اكنون اندك است و اين مراكز نمي‌توانند پاسخگوي نياز مراجعان باشند.
منبع: تريبون آزاد - مشاوره آزاد جنسي و زناشويي - ازدواج بدون رابطه جنسي

بازدید : 573
11 زمان : 1399:2

سلام دوستانمن از اول مهر وارد دانشگاه شدم و خب الان ترم دومم. (متولد فروردين 79 هستم)از اواخر مهر يه دختري نظرم رو به خودش جلب كرد. قابل ذكره من تا قبل از دانشگاه هيچ دوست دختري نداشتم و نخواهمم داشت چون اصلا از اين روابط عاطفي موقت خوشم نمياد.از همون اواخر مهر، خيلي نگاهم روش بود و به نظرم دختر خوبي ميومد و مياد هنوزم. توي تلگرام با هم در ارتباطيم و چون درس تخصصيم خوب بود اول اون اومد pvم و سوال پرسيدم و خيلي محترمانه جوابشو دادم خيلي هم تشكر كرد. هنوزم خيلي رابطه مون خوبه هم تو دانشگاه و هم توي تلگرام. علاقه م از وقتي بهش بيشتر شد كه توي يكي از امتحانا كه اون جلوم نشسته بود چون با هم تموم كرديم و اون يكم زودتر پا شد بهم گفت ميخوايي برگه تو ببرم بدم استاد و منم گفتم نه ممنون مي برم خودماينم بگم بر عكس من خيلي باهام راحته و حتي جلو دوستاش توي دانشگاه يا pv اسم كوچيكمو صدا ميكنه. تقريبا سه ماه پيش بهش گفتم كه دوست دارم و عاشقتم ولي اون جواب درستي نداد و گفت مجيد جان ما با هم كلاسيم و فقط اين ترم پيشتون هستم ترم بعد ميخوام برا كنكور بخونم و از اين حرفا و بعد از چند روز كه دوباره علاقه منديمو نشونش دادم ديگه دليت اكانت كرد و منم توي امتحانا بود كه ميخواستم باهاش رو در رو صحبت كنم بعد از يه امتحاني ولي خب نشد و از يه چيزي متوجه شدم اين بود كه رفته بود به دوستم گفته بود كه به من علاقه داره و اينا ولي بهش نگو. و چند روز پيش فهميدم كه دوست پسر داره، سربازم هست ولي به دوستم گفته وقتي از سربازي مياد به فكر مامان باباشه و اصن به من اهميت نميده، ولي من جوري اونو دوست دارم كه برم محل سربازيش و با هم بياييم شهرمون.اينو بگم من قصدم كاملا جديه ولي فعلا با هم آشنا بشيم و اگه به هم خورديم خانواده هامونو در جريان بذاريم. مجدد تاكيد ميكنم اصلا قصدمم خوش گذراني و دوست دختر نيست چون اصن خوشم نمياد و قبلا هم همچين موردي نداشتم تو زندگي.از نظر كار بگم اگه واقعا بدونم منو دوست داره حاضرم برم دنبال كار (محل كار پدرم) و خب كار كنم و كنارشم درس بخونم.وضع مالي مون هم بد نيست و سربازي هم هنوز نرفتم ولي بعد از دانشگاه حتما ميرم.اينم بگم انقدر دوسش دارم كه تقريبا غيرمستقيم خانواده (به خصوص مامانم) ميدونه يه چيزايي.
ممنون ميشم كمكم كنيد...پاسخ با نقل و قول 2019_03_28, 09:41 ارسال:2#dehghanzahra آواتار ها dehghanzahra dehghanzahra هم اكنون آنلاين است. مشاور روانشناسعضو همراهتاريخ عضويتDecember_2018نوشته ها49با سلام خدمت شما دوست عزيزاحساسات شما قابل احترام مي باشد اما بهتر است در اول به اين موضوع دقت كنيد كه شما هنوز در سن حساسي قرار داريد و ممكن است تصميم گيريتان تنها از روي احساسات باشد پس بهتر است قبل از اينكه به صورت جدي با ايشان صحبت كنيد اگر قصد ازدواج داريد از ايجاد روابط عاشقانه خوداري كنيد تا بتوانيد بهتر تصميم گيري كنيد چون اينگونه روابط عاشقانه مي تواند باعث ايجاد وابستگي در هردوي شم شود و يان موضوع هم باعث شود حساست هايتان نسبت به يكديگر اضافه شود و هم اينكه بر درس و ديگر اهدافتان آسيب وارد كند وابستگي مي تواند باعث شود هردوي شما موضوعات مهمي را ناديده بگيريد كه مي تواند تاثيرات زيادي در آينده شما داشته باشد اما در مورد دوم اينكه دقت كنيد با توجه به توضيحات شما به نظر مي رسد كه ايشان در زمان فعلي در يك رابطه ديگر قرار دارند و تا زماني كه در آن رابطه هستند ممكن است نتوانند به راحتي در مورد شما تصميم گيري كنند بهتر است اگر حرفي وجود دارد خودتان در كمال احترام با ايشان در ميان بگذاريد تا در محيط دانشگاه و با كم و زياد ها حرفهاي يكديگر را نشنويد . اينكه شما پشتكار داشته باشيد خوب است اما بهتر است دقت كنيد كه سربازي كار كردن و ادامه دادن تحصيل و در همين زمان ازدواج كردن نيز مي تواند مشكلات زيادي را به همراه داشته باشد كه نياز است هردوي شما براي ازدواج به آن دقت كنيد و چون هنوز هردوي شما در سن حساسي قرار داريد ممكن است اين مشكلات باعث شود كه زودتر خسته شويد و زندگي آنقدر رويايي كه شما فكر مي كرديد نباشد و باعث دلزدگي هردوي شما شود . بهتر است با خودشان به صورت جدي صحبت كنيد تا بتوانيد بهتر در اين مسير تصميم گيري كنيد . بهتر است براي اينكه در اين مسير احتمال خطا كمتر شد مشاره پيش از ازدواج را تجربه كنيد تا به هردوي شما در اين مسير كمك شود.افراد در خانوادهايي با فرهنگ هاي متفاوت بزرگ شده اند كه مي تواند باعث شود كه ديدگاها و سبك هاي شخصيتي متفاوتي داشته باشند و همين موضوع مي تواند باعث شود كه افراد رفتارهاي متفاوتي را در موقعيت هاي يكسان نمايش بدهند مانند موضوعي كه شما بيان كرديد صدا زدن نام شما به اسم كوچك ممكن است اين موضوع براي ايشان كاملا عادي باشد و منظور خاصي نيز در پشت آن نباشد پس بهتر است از خيالپردازي خوداري كنيد تا بتوانيد بهتر تصميم گيري كنيد .
درمسير مي توانيد با متخصصين كانون مشاوران ايران، مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد021-88472864
شاد باشيد

منبع: تالار وانشناسي و مشاوره آنلاين ازدواج خانواده تحصيلي همياري ايران - علاقه مند شدن به دختري در دانشگاه

تعداد صفحات : 31

درباره ما
آمار سایت
  • کل مطالب : 820
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 27
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 90
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 440
  • بازدید ماه : 3820
  • بازدید سال : 16876
  • بازدید کلی : 2490876
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی