loading...

عشق و ازدواج

حتما پيش ازدواج در دوره دوستي ، نامزدي و يا عقد مطالعه كنيد

بازدید : 557
11 زمان : 1399:2

عزت نفس براي بقا و سلامت رواني انسان حياتي است. عزت نفس يكي از ملزومات عاطفي زندگي است و بدون آن بسياري از نيازهاي اساسي برآورده نمي شود.
يكي از مهم ترين عواملي كه انسان را از ساير حيوانات متمايز مي كند، آگاهي از خود است، يعني توانايي تشكيل يك هويت و اختصاص دادن ارزشي به آن. به بيان ديگر، اين ظرفيت در انسان وجود دارد كه تعريف كند كيست، و سپس ببيند كه آيا آن هويت را دوست دارد يا خير.
در واقع، عزت نفس بعد ارزيابانه خودپنداره- توصيف فرد از خود- است و اشاره به اين دارد كه چگونه خود را ارزشيابي مي كنيم. براي انسان اين امكان وجود دارد كه رنگها، صداها، شكلها و احساسهاي اصلي را دوست نداشته باشد. اما اگر فرد بخشهايي از خودش را دوست نداشته باشد، ساختار رواني او به شدت آسيب مي بيند.
در چنين شرايطي، شخص از هر چيز كه درد عدم پذيرش را به هر شكل وخيم مي كند اجتناب مي ورزد. چنين فردي در مسائل اجتماعي، تحصيلي يا شغلي ، كمتر پيشرفت مي كند ، زيرا توانايي دستيابي به پيشرفت و انتظار دستيابي به آن را در خود نمي بيند.
رابطه زناشويي و عزت نفسبرقراري و حفظ روابط دو طرفه و سالم اجتماعي براي او بسيار دشوار است و تنهايي و انزوا را بيشتر تجربه مي كند. از آنجايي كه عزت نفس با سازگاري رواني هم رابطه دارد، افراد با عزت نفس پايين غالبا نشانه هايي از مشكلات و بيماريهاي رواني از جمله اضطراب و تجربه تنش شديد- استرس- را تجربه مي كنند.
افراد با عزت نفس پايين توانايي خود براي ابراز تمايلات جنسي، مورد احترام و توجه بودن، شنيدن انتقاد، تقاضاي كمك يا حل مشكلات را سركوب مي كنند.
شخصي كه عزت نفس پاييني دارد براي اجتناب از قضاوتهاي بيشتر و عدم پذيرش مكرر، ديوارهاي دفاعي را برپا ميكند. ممكن است خود را سرزنش كند، عصباني و نااميد شود يا خويشتن را در فعاليتهاي آرمانگرايانه غرق نمايد و گاه نيز به الكل يا مواد مخدر، روابط جنسي ناسالم و بزهكاري متوسل شود. به بيان ديگر ، عزت نفس پايين با آسيتهاي فردي و اجتماعي فروان همراه است.
صدها محقق به بررسي هزاران نفر در سنين و موقعيتهاي مختلف پرداخه اند تا عوامل موثر در عزت نفس را درك كنند. چه كساني عزت نفس بالاتري دارند، عزت نفس چه اهميتي دارد، چگونه مي تواند افزايش داده شود، و…
بررسي كودكان به وضوح نشان داده است كه شيوه فرزند پروري والدين طي سه يا چهار سال اول زندگي تعيين كننده ميزان عزت نفس كودك است.
حمايت عاطفي خانواده و عزت نفس كودكدر خانواده هايي كه والدين از حمايت عاطفي، شيوه كنترل مردم سالارانه و مبتني بر ملايمت ، گرمي و استدلال استفاده مي كنند، فرزندان به مراتب عزت نفس بالاتري نسبت به فرزنداني دارند كه در خانواده هاي استبدادي، كاملا آزادگذار يا طرد كننده تربيت شده اند. اما اغلب تحقيقات مربوط به كودكان برزگ تر ، نوجوانان و بزرگسالان، يك سوال مشترك دارند: علت چيست و معلول كدام است؟
موفقيت تحصيليآيا موفقيت تحصيلي به عزت نفس كمك مي كند، يا عزت نفس منجر به موفقيت تحصيلي مي شود؟ آيا موقعيت اجتماعي بالا، عزت نفس بالا را به دنبال دارد، يا عزت نفس بالا به فرد كمك مي كند به موقعيت اجتماعي بالا دست يابد؟ آيا موفقيت در مصاحبه هاي شغلي باعث مي شود كه فرد خود را دوست داشته باشد، يا چون خود را دوست دارد در اين مصاحبه ها بهتر عمل مي كند؟
اين همان سوال «اول مرغ بود يا تخم مرغ » است. به نظر مي رسد كه عزت نفس حاصل شرايط زندگي است، و از سوي ديگر شرايط زندگي به شدت تحت تاثير عزت نفس است. اما كدام يك اول مي آيد؟ اين سوال تلويحات مهمي براي افزايش عزت نفس دارد.
اگر شرايط خارجي تعيين كننده عزت نفس باشند، آن گاه كافي است شخص شرايط خود را بهبود بخشد تا عزت نفسش افزايش يابد. فرض كنيم شما عزت نفس پاييني داريد چون نتوانسته ايد ديپلم بگيريد، قدتان كوتاه است، مادرتان از خودش خشنود نبوده است، در پايين شهر زندگي مي كرده ايد. بنابر اين كافي است به كلاسهاي شبانه برويد تا مدركتان را بگيريد، بيست سانتي متر بلند تر شويد ، توسط مادر ديگري پرورش يابيد، و به بالاي شهر نقل مكان كنيد. آيا با اين اقدامات مي توان عزت نفس را افزايش داد؟
روش است كه چنين چيزي امكانپذير نيست . درباره والدين يا قد نمي شود كاري كرد. بنابراين فقط مي توان اميدوار بود كه وضعيت برعكس باشد، يعني عزت نفس تعيين كننده شرايط زندگي باشد. اين بدان معني است كه اگر شخص عزت نفس خود را بهبود بخشد، شرايطش هم بهبود خواهد يافت.
واقعيت اين است كه عزت نفس و شرايط زندگي رابطه غير مستقيم با هم دارند. عامل مداخله گر ديگري وجود دارد كه همواره تعيين كننده عزت نفس است و آن افكار فرد است.
براي مثال وقتي شخص در آيينه به خود نگه مي كند و مي گويد:« چه هيكل بدي پيدا كرده ام.» اين فكر مي تواند بر عزت نفس او اثر منفي بگذارد . اما اگر در آيينه نگاه كند و فكر كند:« به نظر مي رسد مدل موهايم خيلي خوب شده است»، اثر آن روي عزت نفس كاملا برعكس خواهد بود. در اين دو مورد تصوير فرد در آيينه همان است، تنها افكار فرق كرده اند.
با توجه به اينكه افكار نقش بسيار مهمي در چگونگي ادراك و احساسات ما دارند، بررسي افكار مي تواند در فراهم آوردن شرايط مناسب براي رشد و تقويت عزت نفس اهميت ويژه اي پيدا كند.
عزت نفس يا آواي درونمنتقد آسيب رسان واژه اي است كه اولين بار توسط يوجين ساگن براي توصيف صداي دروني نفس اي كه به فرد حمله مي كند و درباره او قضاوت مي كند، به كار رفت. هر فرد يك صداي دروني دارد. ولي در افرادي كه عزت نفس پاييني دارند، اين صدا بلندتر و خطرناك تر است.
منتقد شما را به خاطر اشتباهايتان سرزنش مي كند. منتقد شما را با ديگران (موفقيتها و تواناييهاي آنها) مقايسه مي كند تا نشان دهد شما چندان خوب نيستيد. منتقد معيارهاي غير ممكني را براي كامل بودن تعيين مي كند و سپس با كوچك ترين اشتباه، شما را به باد سرزنش مي گيرد. منتقد حساب همه شكستهاي شما را دارد، ولي هرگز نقاط قوت يا موفقيتهاي شما را به يادتان نمي آورد.
منتقد، نوشته اي دارد كه توضيح مي دهد شما چگونه بايد زندگي كنيد، و اگر نيازهاي شما باعث نقض قوانين او شود فرياد مي زند كه شما بد و خطاكار هستيد. منتقد به شما مي گويد كه بايد بهترين باشيد و اگر نباشيد ، به هيچ نمي ارزيد. او به شما ناسزا مي گويد- ناكارآمد، زشت، خودخواه، ضعيف – و به شما مي قبولاند كه همه اينها درست است.
منتقد فكر دوستان شما را مي خواند و شما را متقاعد مي كند كه آنها حوصله شما را ندارند، مجذوب شما نشده اند، از شما نااميدند ، يا از شما بدشان مي آيد. منتقد با تاكيد روي اينكه شما« هميشه حرفهاي غير منتطفي مي زنيد» يا «هميشه رابطه هايتان را خراب مي كنيد» يا «هيچ وقت كارهاي را به موقع تمام نمي كنيد» ، نقطه ضعفهاي شما را بزرگ جلوه مي دهد.
منتقد آسيب رسان در هر روز زندگي شما، مشغول تخريب احساس ارزشمندي شما ست. اين صدا كاملا با افكار شما درهم تنيده شده است. به طوري كه هرگز به اثر مخرب آن توجه نمي كنيد. حمله هاي شما به خود هميشه معقول و موجه به نظر مي رسند. اين صداي دروني بي وقفه و قضاوت كننده به نظر طبيعي مي رسد، و جزء آشنايي از وجود شماست. در واقع، منتقد با هر حمله هرگونه احساسات خوبي را كه فرد درباره خود دراد ، تضعيف مي كند و از بين مي برد.
صداي منقد مي تواند مردانه يا زنانه باشد. صداي منتقد شما مي تواند مثل صداي مادر يا پدرتان، و يا صداي خودتان باشد.
تاثيرگذارترين نكته در عزت نفساولين و مهم ترين نكته درباره منقد اين است كه هر قدر هم كه حمله هاي او اشتباه و ناشي از تحريف افكار باشد، تقربيا هميشه آنها را باور مي كنيم . قضاوت كردن درباره خود طبيعي به نظر مي رسد، زيرا شما كاملا مي دانيد كه چه احساسي داريد و چه كار مي كنيد. اما حملات منتقد بخشي از فرايند طبيعي توجه به آنچه احساس مي كنيد يا انجام مي دهيد، نيستند.
براي مثال، وقتي احساس خود در اولين قرار ملاقات با فرد مورد علاقه تان را بررسي مي كنيد، منتقد با تمام نيرو فرياد مي كشد كه بچگانه رفتار كرديد ، بلد نبوديد حرف بزنيد، عصبي بوديد، حوصله طرف را سربرديد، و او هرگز نخواهد خواست دوباره شما را ببيند. منتقد با اين كار مانع از اين مي شود كه واكنشهاي طبيعي و معقول خود در آن موقعيت را به خاطر بياوريد . منتقد عزت نفس شمار را مي گيرد.
منتقد پرحرف با صداي بلند خود بسيار زهرآگين است. زهر او براي سلامت رواني شما، از تقريبا هر آسيب يا فقداني بيشتر است . چرا سوگ و درد با گذشت زمان تخفيف مي يابد، ولي منتقد هميشه با شما و مشغول قضاوت كردن، سرزنش كردن و يافتن اشتباهات شماست. در مقابل منقد هيچ دفاعي نمي توانيد بكنيد. او مي گويد:«بازهم اشتباه كردي» و شما بي اراده احساس مي كنيد كه مشكل داريد و موجود بدي هستيد، مثل كودكي كه به خاطر زدن حرف شيطنت آميز سيلي خورده است.


افراد داراي عزت نفس پايين ،خود را به درستي نمي بينند. در تصويري كه آنها از خودشان مي بينند، نقاط ضعف بزگ شده و كمالات كوچك شده است. اين گونه تصوير تحريف شده معمولا منجر به يك احساس شديد بي كفايتي در شخص مي گردد، چرا كه او در مقايسه با اطرافيان خود را خيلي حقير مي بيند. چنين فردي ديگران را در مقايسه با خودش با دقت و درستي بيشتري مي بيند، چراكه مي داند آنها در كنار نقاط ضعف ، نقاط قوتي هم دارند. در مقايسه با اين همه آدمهاي «بهنجار»، تصوير تحريف شده فرد از خودش پر از عيب و نقص به نظر مي رسد.

منبع :مركز مشاوره و روانشناسي ايران-عزت نفس چيست و با چه عواملي در ارتباط است؟

عزت نفس براي بقا و سلامت رواني انسان حياتي است. عزت نفس يكي از ملزومات عاطفي زندگي است و بدون آن بسياري از نيازهاي اساسي برآورده نمي شود.
يكي از مهم ترين عواملي كه انسان را از ساير حيوانات متمايز مي كند، آگاهي از خود است، يعني توانايي تشكيل يك هويت و اختصاص دادن ارزشي به آن. به بيان ديگر، اين ظرفيت در انسان وجود دارد كه تعريف كند كيست، و سپس ببيند كه آيا آن هويت را دوست دارد يا خير.
در واقع، عزت نفس بعد ارزيابانه خودپنداره- توصيف فرد از خود- است و اشاره به اين دارد كه چگونه خود را ارزشيابي مي كنيم. براي انسان اين امكان وجود دارد كه رنگها، صداها، شكلها و احساسهاي اصلي را دوست نداشته باشد. اما اگر فرد بخشهايي از خودش را دوست نداشته باشد، ساختار رواني او به شدت آسيب مي بيند.
در چنين شرايطي، شخص از هر چيز كه درد عدم پذيرش را به هر شكل وخيم مي كند اجتناب مي ورزد. چنين فردي در مسائل اجتماعي، تحصيلي يا شغلي ، كمتر پيشرفت مي كند ، زيرا توانايي دستيابي به پيشرفت و انتظار دستيابي به آن را در خود نمي بيند.
رابطه زناشويي و عزت نفسبرقراري و حفظ روابط دو طرفه و سالم اجتماعي براي او بسيار دشوار است و تنهايي و انزوا را بيشتر تجربه مي كند. از آنجايي كه عزت نفس با سازگاري رواني هم رابطه دارد، افراد با عزت نفس پايين غالبا نشانه هايي از مشكلات و بيماريهاي رواني از جمله اضطراب و تجربه تنش شديد- استرس- را تجربه مي كنند.
افراد با عزت نفس پايين توانايي خود براي ابراز تمايلات جنسي، مورد احترام و توجه بودن، شنيدن انتقاد، تقاضاي كمك يا حل مشكلات را سركوب مي كنند.
شخصي كه عزت نفس پاييني دارد براي اجتناب از قضاوتهاي بيشتر و عدم پذيرش مكرر، ديوارهاي دفاعي را برپا ميكند. ممكن است خود را سرزنش كند، عصباني و نااميد شود يا خويشتن را در فعاليتهاي آرمانگرايانه غرق نمايد و گاه نيز به الكل يا مواد مخدر، روابط جنسي ناسالم و بزهكاري متوسل شود. به بيان ديگر ، عزت نفس پايين با آسيتهاي فردي و اجتماعي فروان همراه است.
صدها محقق به بررسي هزاران نفر در سنين و موقعيتهاي مختلف پرداخه اند تا عوامل موثر در عزت نفس را درك كنند. چه كساني عزت نفس بالاتري دارند، عزت نفس چه اهميتي دارد، چگونه مي تواند افزايش داده شود، و…
بررسي كودكان به وضوح نشان داده است كه شيوه فرزند پروري والدين طي سه يا چهار سال اول زندگي تعيين كننده ميزان عزت نفس كودك است.
حمايت عاطفي خانواده و عزت نفس كودكدر خانواده هايي كه والدين از حمايت عاطفي، شيوه كنترل مردم سالارانه و مبتني بر ملايمت ، گرمي و استدلال استفاده مي كنند، فرزندان به مراتب عزت نفس بالاتري نسبت به فرزنداني دارند كه در خانواده هاي استبدادي، كاملا آزادگذار يا طرد كننده تربيت شده اند. اما اغلب تحقيقات مربوط به كودكان برزگ تر ، نوجوانان و بزرگسالان، يك سوال مشترك دارند: علت چيست و معلول كدام است؟
موفقيت تحصيليآيا موفقيت تحصيلي به عزت نفس كمك مي كند، يا عزت نفس منجر به موفقيت تحصيلي مي شود؟ آيا موقعيت اجتماعي بالا، عزت نفس بالا را به دنبال دارد، يا عزت نفس بالا به فرد كمك مي كند به موقعيت اجتماعي بالا دست يابد؟ آيا موفقيت در مصاحبه هاي شغلي باعث مي شود كه فرد خود را دوست داشته باشد، يا چون خود را دوست دارد در اين مصاحبه ها بهتر عمل مي كند؟
اين همان سوال «اول مرغ بود يا تخم مرغ » است. به نظر مي رسد كه عزت نفس حاصل شرايط زندگي است، و از سوي ديگر شرايط زندگي به شدت تحت تاثير عزت نفس است. اما كدام يك اول مي آيد؟ اين سوال تلويحات مهمي براي افزايش عزت نفس دارد.
اگر شرايط خارجي تعيين كننده عزت نفس باشند، آن گاه كافي است شخص شرايط خود را بهبود بخشد تا عزت نفسش افزايش يابد. فرض كنيم شما عزت نفس پاييني داريد چون نتوانسته ايد ديپلم بگيريد، قدتان كوتاه است، مادرتان از خودش خشنود نبوده است، در پايين شهر زندگي مي كرده ايد. بنابر اين كافي است به كلاسهاي شبانه برويد تا مدركتان را بگيريد، بيست سانتي متر بلند تر شويد ، توسط مادر ديگري پرورش يابيد، و به بالاي شهر نقل مكان كنيد. آيا با اين اقدامات مي توان عزت نفس را افزايش داد؟
روش است كه چنين چيزي امكانپذير نيست . درباره والدين يا قد نمي شود كاري كرد. بنابراين فقط مي توان اميدوار بود كه وضعيت برعكس باشد، يعني عزت نفس تعيين كننده شرايط زندگي باشد. اين بدان معني است كه اگر شخص عزت نفس خود را بهبود بخشد، شرايطش هم بهبود خواهد يافت.
واقعيت اين است كه عزت نفس و شرايط زندگي رابطه غير مستقيم با هم دارند. عامل مداخله گر ديگري وجود دارد كه همواره تعيين كننده عزت نفس است و آن افكار فرد است.
براي مثال وقتي شخص در آيينه به خود نگه مي كند و مي گويد:« چه هيكل بدي پيدا كرده ام.» اين فكر مي تواند بر عزت نفس او اثر منفي بگذارد . اما اگر در آيينه نگاه كند و فكر كند:« به نظر مي رسد مدل موهايم خيلي خوب شده است»، اثر آن روي عزت نفس كاملا برعكس خواهد بود. در اين دو مورد تصوير فرد در آيينه همان است، تنها افكار فرق كرده اند.
با توجه به اينكه افكار نقش بسيار مهمي در چگونگي ادراك و احساسات ما دارند، بررسي افكار مي تواند در فراهم آوردن شرايط مناسب براي رشد و تقويت عزت نفس اهميت ويژه اي پيدا كند.
عزت نفس يا آواي درونمنتقد آسيب رسان واژه اي است كه اولين بار توسط يوجين ساگن براي توصيف صداي دروني نفس اي كه به فرد حمله مي كند و درباره او قضاوت مي كند، به كار رفت. هر فرد يك صداي دروني دارد. ولي در افرادي كه عزت نفس پاييني دارند، اين صدا بلندتر و خطرناك تر است.
منتقد شما را به خاطر اشتباهايتان سرزنش مي كند. منتقد شما را با ديگران (موفقيتها و تواناييهاي آنها) مقايسه مي كند تا نشان دهد شما چندان خوب نيستيد. منتقد معيارهاي غير ممكني را براي كامل بودن تعيين مي كند و سپس با كوچك ترين اشتباه، شما را به باد سرزنش مي گيرد. منتقد حساب همه شكستهاي شما را دارد، ولي هرگز نقاط قوت يا موفقيتهاي شما را به يادتان نمي آورد.
منتقد، نوشته اي دارد كه توضيح مي دهد شما چگونه بايد زندگي كنيد، و اگر نيازهاي شما باعث نقض قوانين او شود فرياد مي زند كه شما بد و خطاكار هستيد. منتقد به شما مي گويد كه بايد بهترين باشيد و اگر نباشيد ، به هيچ نمي ارزيد. او به شما ناسزا مي گويد- ناكارآمد، زشت، خودخواه، ضعيف – و به شما مي قبولاند كه همه اينها درست است.
منتقد فكر دوستان شما را مي خواند و شما را متقاعد مي كند كه آنها حوصله شما را ندارند، مجذوب شما نشده اند، از شما نااميدند ، يا از شما بدشان مي آيد. منتقد با تاكيد روي اينكه شما« هميشه حرفهاي غير منتطفي مي زنيد» يا «هميشه رابطه هايتان را خراب مي كنيد» يا «هيچ وقت كارهاي را به موقع تمام نمي كنيد» ، نقطه ضعفهاي شما را بزرگ جلوه مي دهد.
منتقد آسيب رسان در هر روز زندگي شما، مشغول تخريب احساس ارزشمندي شما ست. اين صدا كاملا با افكار شما درهم تنيده شده است. به طوري كه هرگز به اثر مخرب آن توجه نمي كنيد. حمله هاي شما به خود هميشه معقول و موجه به نظر مي رسند. اين صداي دروني بي وقفه و قضاوت كننده به نظر طبيعي مي رسد، و جزء آشنايي از وجود شماست. در واقع، منتقد با هر حمله هرگونه احساسات خوبي را كه فرد درباره خود دراد ، تضعيف مي كند و از بين مي برد.
صداي منقد مي تواند مردانه يا زنانه باشد. صداي منتقد شما مي تواند مثل صداي مادر يا پدرتان، و يا صداي خودتان باشد.
تاثيرگذارترين نكته در عزت نفساولين و مهم ترين نكته درباره منقد اين است كه هر قدر هم كه حمله هاي او اشتباه و ناشي از تحريف افكار باشد، تقربيا هميشه آنها را باور مي كنيم . قضاوت كردن درباره خود طبيعي به نظر مي رسد، زيرا شما كاملا مي دانيد كه چه احساسي داريد و چه كار مي كنيد. اما حملات منتقد بخشي از فرايند طبيعي توجه به آنچه احساس مي كنيد يا انجام مي دهيد، نيستند.
براي مثال، وقتي احساس خود در اولين قرار ملاقات با فرد مورد علاقه تان را بررسي مي كنيد، منتقد با تمام نيرو فرياد مي كشد كه بچگانه رفتار كرديد ، بلد نبوديد حرف بزنيد، عصبي بوديد، حوصله طرف را سربرديد، و او هرگز نخواهد خواست دوباره شما را ببيند. منتقد با اين كار مانع از اين مي شود كه واكنشهاي طبيعي و معقول خود در آن موقعيت را به خاطر بياوريد . منتقد عزت نفس شمار را مي گيرد.
منتقد پرحرف با صداي بلند خود بسيار زهرآگين است. زهر او براي سلامت رواني شما، از تقريبا هر آسيب يا فقداني بيشتر است . چرا سوگ و درد با گذشت زمان تخفيف مي يابد، ولي منتقد هميشه با شما و مشغول قضاوت كردن، سرزنش كردن و يافتن اشتباهات شماست. در مقابل منقد هيچ دفاعي نمي توانيد بكنيد. او مي گويد:«بازهم اشتباه كردي» و شما بي اراده احساس مي كنيد كه مشكل داريد و موجود بدي هستيد، مثل كودكي كه به خاطر زدن حرف شيطنت آميز سيلي خورده است.


افراد داراي عزت نفس پايين ،خود را به درستي نمي بينند. در تصويري كه آنها از خودشان مي بينند، نقاط ضعف بزگ شده و كمالات كوچك شده است. اين گونه تصوير تحريف شده معمولا منجر به يك احساس شديد بي كفايتي در شخص مي گردد، چرا كه او در مقايسه با اطرافيان خود را خيلي حقير مي بيند. چنين فردي ديگران را در مقايسه با خودش با دقت و درستي بيشتري مي بيند، چراكه مي داند آنها در كنار نقاط ضعف ، نقاط قوتي هم دارند. در مقايسه با اين همه آدمهاي «بهنجار»، تصوير تحريف شده فرد از خودش پر از عيب و نقص به نظر مي رسد.

منبع :مركز مشاوره و روانشناسي ايران-عزت نفس چيست و با چه عواملي در ارتباط است؟

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 31

درباره ما
آمار سایت
  • کل مطالب : 820
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 110
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 206
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 588
  • بازدید ماه : 4583
  • بازدید سال : 17639
  • بازدید کلی : 2491639
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی