loading...

عشق و ازدواج

حتما پيش ازدواج در دوره دوستي ، نامزدي و يا عقد مطالعه كنيد

بازدید : 584
11 زمان : 1399:2

آشفتگي افراد خودشيفته:تحقيقات جديد حاكي از يافتن علت ترويج آشفتگي و ديوانگي توسط خودشيفته ها است.
آيا شما تا به حال رئيس يا مديري داشته ايد كه در گرداب يك كار ناتمام لازم الاجرا (فوري!) گير كرده باشد.


شما ممكن است حس قرار گرفتن در يك محيط ناامن و ناكامي زياد ناشي از آن را تجربه كرده باشيد.
علل آشفتگي افراد خودشيفتهممكن است شما ناگهاني با رئيس يا مدير بربخوريد و بگوييد”چطوري؟.
او به جاي يك احوالپرسي رضايتبخشي در جواب شما سراسيمه بگويد”ديوانه!.
شايد در نزديكان شما افرادي باشند كه به دليل “مشغله زياد در زندگي خود”خيلي كم در محافل خانوادگي حضور مي يابند.
شما هرگز تا دقيقه آخر متوجه نمايش دادن او نمي شويد و هنگامي كه او اين كار را انجام مي دهد با نااميدي به آخرخط مي رسد.
اين افراد موجب آشفتگي مي شوند و به نظر مي رسد.
با اين كار از فرصت به دست آمده براي انتقام گيري آشوب زا در زندگي هركسي ديگري لذت مي برند.
ممكن است به ذهن شما خطور كند كسي كه مصرانه به دنبال وارد شدن در يك كار اجتناب ناپذير و آزاردهنده است .ممكن است واقعاً از اين وضع دائم التزام بيش از حد گيج كننده لذت ببرد.قطعاً شما فكر مي كنيد ممكن است آنها كار يا نقش هاي مهمي در زندگي خود داشته باشند.
اما حتماً در اين چنين شرايطي بهتر مي توانند خونسرد و سازگار باشند.
همانطور كه معلوم است زندگي دائماً آشفته آنها ممكن است تابعي از ميزان بالاي خودشيفتگي باشد.
آنها ممكن است واقعاً از اين حالت شيدايي لذت نبرند.
اما در عوض با نشان دادن اين احساس سعي در سرپوش گذاشتن بر نااميدي و بي اهميتي خود دارند.
براساس مطالعه ايالت دانشگاهي پنيسيلوانيا سيندز داوود و آرون پينكز؛ افراد داراي نوع خودشيفتگي مرضي.بالا احتمالاً احساسات مفرطي در كنترل وقايع جهان تجربه مي كنند اما وقتي رؤياها به واقعيت نمي پيوندند دلسرد و خشمگين مي شوند.براساس اين ديدگاه اين وقفه اي كه آنها در زندگي ديگران ايجاد مي كنند بخشي از الگوي نياز به احياي مفهوم خود بزرگ بيني باشد.ويژگي خودشيفتگي بالابنابر استدلال داود و پينكز( Dawood&Pincus ) به طور متوسط افراد داراي ويژگي خودشيفتگي بالا به ويژه محتمل افسرده شدن نيستند.اما بايد احساسات ناخوشايند افسرده ساز پيوسته ادامه يابند كه آنها به عنوان غم هايي دردناك تجربه خواهند شد .از طرفي شخص داراي خودشيفتگي مرضي بالا ناخودآگاه تابع احساساتي از نوع خاص افسردگي “با مشخصه به سختي لذت بردن.
(احساس پوچي و بيهودگي)، احساسات بي ارزشي، پوچ گرايي و يكنواختي در زندگي”مي شود.
محققان ايالت پنيسيلوانيا اين گونه خودشيفتگي مرضي بالا با اتكاي به احساساتي مهم بسته به ادراكات آنها از تمجيد.
و تعريف هاي ديگران خلق و خوهاي مختلفي را موجب مي شود پريشاني ذهن.
اين دگرگوني ها در مقايسه با دگرگوني هاي نرمال ديده شده در خلق اكثر افراد در مقياس بزرگتري رخ مي دهد.همچنين اين افراد بي ثباتي هيجاني بيشتر يا تغييرات مكررتري در خلق هاي مثبت و منفي از خود نشان مي دهند.اختلال خودشيفتگي مرضيداود و پينكز براي آزمون فرضيه رابطه بين تغييرپذيري خلقي بيشتر و اختلال خودشيفتگي مرضي بالا .
مطالعه اي هشت هفته اي بر روي 293 شركت كننده دانشجو انجام دادند.
كه به صورت هفتگي خود ارزيابي هاي تجربه نشانه هاي شروع افسردگي را تكميل مي كردند.
با پيش بيني هاي محققان اين روش مي توانستدتغييرپذيري خلق و خو در هفته را پيگيري كنند .
كه در افراد داراي سطوح بالاتري از خودشيفتگي مرضي شدت بيشتري مي يابد.
قبل از پرداختن به ارزيابي ها هاي هفتگي شركت كنندگان مقياس 52آيتمي خودشيفتگي مرض (PNI) را تكميل كردند.
كه از آن طريق سه جنبه خودشيفتگي بزرگمنشانه از جمله بهره كشي و ارتقاي خود با ازخودگذشتگي.
و خيال پردازي بزرگمنشانه و چهار جنبه از خودشيفتگي آسيب پذير، حرمت خود.
مشروط و پنهان سازي خود، خشم مُحق و ارزش سازي پوشش داده شد.در ارتقاي خود با از خودگذشتگي از افراد سؤال شد كه آيا آنها سعي مي كنند.بزرگنمايي خود را با وانمود كردن به فداكاري كتمان كنند يا خير.اين ممكن است شكلي از خودشيفتگي رواني باشد .كه از طريق ايجاد حس آشفتگي باعث بيشتر شدن برداشت خود بزرگ بيني در ديگران مي شوند.
با اين همه، اگر شما به نمايندگي از طرف ديگران تلاش زيادي مي كنيد.
پس چطور ممكن است متهم به تلاش براي بزرگ به نظر رسيدن شويد.
مطابق با اين ديدگاه، اين همه سخت كوشي الزاماً بدين معناست كه بايد عجله كنيد و به خود زحمت متوقف كردن آن را نمي دهيد.
آشفتگي خود شيفته آسيب پذيرويژگي حرمت خود مشروط خودشيفتگي به معناي نياز شما به مورد تمجيد قرار گرفتن از سوي ديگران براي داشتن حس خوبي.
در مورد خود بوده و خشم مُحق به معناي خشمگين شدن شما هنگام عدم تمجيد است.
پنهان كردن خود و ارزش سازي ديگران به عنوان اشكالي از خودشيفتگي آسيب پذير موجب تمايل بيشتر شما به دفاع از خود.
براي ديده شدن همين شخصيت كنوني و يا شكل گيري تصوري بدتر از آن نزد ديگران مي شود.
در آغاز و اثناي مطالعه هشت هفته اي شركت كنندگان نشانه هاي افسرده كننده خود را در مقياس هاي حساس به تغييرپذيري هاي هفتگي افكار.
احساسات، رفتارها و نشانه هاي فيزيكي درجه بندي كردند.
آنها همچنين سطوح فقدان احساس لذت و احساسات خستگي و غمگيني را نيز درجه بندي كردند.
سطوح خودشيفتگي رواني و نوسانات خلقيهمانطور كه مي بينيد مطالعه داود و پينكز شامل رويكرد جامعي براي اثبات.هر دو سطوح خودشيفتگي رواني و نوسانات خلقي هفتگي بود.جمع آوري داده هاي در راستاي تجارب مرتبط با تغيير پذيري هاي خلقي .هفتگي در طي هفته براي شركت كنندگان نيز جالب بود اما اين حس هدف اين مطالعه نبود.اگرچه ما فرض مي كنيم كه دوره هشت هفته اي به اندازه كافي مي توانست .رويدادهاي تقويت كننده يا كاهنده اعتماد به نفس شركت كنندگان دانشجو را در بر گيرد.يك امتياز منفي در آزمايش يا يك داده پس مانده مي توانست خودشيفتگي رواني.را در ورطه اضمحلالي بكشاند كه ممكن بود تا چندين روز آثارش باقي بماند.از آنجايي كه اين مطالعه طرح طولي بود نويسندگان توانستند حتي بدون ارزيابي مستقيم اتفاقات خوب
و بد نتيجه گيري جامع تري را در مقايسه با طرح هاي موردي تك گروهي كسب كنند.
آشفتگي افراد خودشيفته 1
خودشيفتگي مرضي خلق بي ثباتدر آغاز دوره هشت هفته اي دانشجويان داراي خودشيفتگي رواني بالاتر بيشتر مستعد صحه گذاري بر علائم افسردگي بودند.
گرچه در طي دوره هشت هفته دانشجويان داراي نمرات بالاتر در مقياس خودشيفتگي مرضي خلق هاي بي ثبات تري داشتند.
و توانايي آنها براي حس قرار داشتن در بطن تجارب دچار شيب نزولي ثابتي شد.
حرمت خود مشروط كه مستلزم نياز به مثبت ديده شدن در ديگران است.
قوي ترين پيش بين در شدت افسردگي و فقدان لذت با گذشت زمان بود.همانطور كه نويسندگان آن را پيش بيني مي كردند.خودشيفتگي رواني آنها به ويژه احساسات آسيب پذيري آنها باعث شد .اين افراد از ديده شدن خود در هركاري ولو به بهترين حالت ممكن اجتناب كنند.افراد خودشيفته روانياگر امور مطابق ميل آنها پيش نرود (مانند روابط ناموفق) آنها سهم خود را در آن نمي پذيرند اما در عوض هر كس ديگري را مقصر مي كنند.
اكنون گريزي مي زنيم به سؤال چگونگي مقابله با شخص آشفته در زندگي خود؛ يافته هاي داود و پينكز حاكي از آنست.
كه شايد شما نياز به دمسازي با احساسات پستي داريد كه به همه انرژي هاي جنون آميز دروني نيرو مي بخشد.
بسته به روابط خود با آن شخص(رئيس يا يكي از اعضاي خانواده خود) ممكن است به معناي پرورش مفهوم خود دست كم تا لحظاتي باشد.
يافته هاي بيشتر نشان مي دهد آشفتگي كه اين افراد ايجاد مي كنند ممكن است راهي براي دفاع از خود در برابر شكست نيز باشد.
اگر شما مدام موانع را با مشغوليت زياد براي تكميل موفقيت آميز پروژه ها يكي يكي پشت سر مي گذاريد.
تا با اين كار توجه لازم را به هر يك اختصاص دهيد .
در واقع شما به سادگي شكست را در جهت همه درخواست هاي غيرممكن در مواقع مقررشده براي خود منحرف مي كنيد.
به طور خلاصه، تحقق اهداف و مقاصد شما نياز به برنامه ريزي و سازمان دهي دارد.اگر شما كسي هستيد كه خود را اسير جريانات آشفته خود مي كنيد.ممكن است بهترين فرصت براي جبران حداقل برخي از اين برنامه هاي هدف گرا باشد.اين نتايج شما را به اعتباريابي هاي قابل اعتماد مهمي از مفهوم خود رهنمون مي كند.كه بالطبع مي توانيد به نوبه خود دستاوردهاي بسيار غرور آفريني را به منصه ظهور برسانيد.

منبع: تالار وانشناسي و مشاوره آنلاين ازدواج خانواده تحصيلي همياري ايران - آشفتگي افراد خودشيفته

تعداد صفحات : 31

درباره ما
آمار سایت
  • کل مطالب : 820
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 102
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 76
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 289
  • بازدید ماه : 1554
  • بازدید سال : 12836
  • بازدید کلی : 2486836
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی