عشق و ازدواج

ازدواج و انتخاب همسر اصول و معيار هايي دارد كه كه رعايت اين اصول و معيار ها تا حدود زيادي سلامت ازدواج را تضمين مي كند.
كه در اين مطلب به برخي از اين اصول اشاره شده است .تطابق خانوادگي زوجين يكي از ابعاد مهم ازدواج است .زيرا ازدواج صرفا پيوند بين دو نفر نيست بلكه پيوند دو خانواده است بايد در زمان ازدواج ارزش هاي درون خانواده فرد را برسي كنيد و با ارزش هاي درون خانواده خودتان مقايسه كنيد و لازم است هر دو خانواده از نظر فرهنگي و سنت هاي رايج نزديك به هم باشند.
تا سر حد امكان، تمكن مالي دو خانواده متناسب با يكديگر باشد. و صلاح نيست كه دختر و پسر و خانوادهايشان از لحاظ مالي تفاوت زيادي داشته باشند
همتايي مذهبي در انتخاب همسر بسيار مهم است خانم متدين بايد با آقاي متدين ازدواج كند اگر يكي متدين و ديگري نيست باهم ازدواج نكنند. زيرا اگر زوجين اعتقادات مشترك نداشته باشند زندگي سخت مي شود
ازدواج موفقازدواج موفق
ديدگاه هاي دو خانواده از نظر مذهبي – سياسي – اجتماعي و معاشرت نزديك به هم باشند.
در خانواده دو طرف پدرسالاري يا مادرسالاري به صورت مطلق وجود نداشته باشد.
توجه به تناسب جسمي – زيبايي – قيافه و اندام مهم است و زيرا اگر يك نفر زيبا و ديگري زشت صورت باشد باعث به وجود آمدن مشكل براي هر دو نفر مي شود.
يكي از معيار هاي انتخاب همسر تناسب زوجين از نظر سني است.- البته هر چه فاصله سني زوجين كمتر باشد احنال تفاهم بيشتر است چرا كه دو نفر با تفاوت سني زياد در دو مرحله متفاوت از زندگي هستند و نياز ها و خصوصيات اخلاقيشان به الطبع متفاوت است .
ميزان تحصيلات از عوامل مهم تشكيل دهنده شخصيت و تعيين كننده وجه اجتماعي فرد است بنابراين بهتر است زوجين از نظر ميزان تحصيلات، اختلاف فاحش نداشته باشند.
اتفاق نظر داشتن در مورد محل زندگي و محل كار .
از نظر طبقه اجتماعي فاصله زيادي با يكديگر نداشته باشند و رشد اجتماعي رابطه نزديكي با رشد عاطفي دارد بنابراين شخصي كه از لحاظ اجتماعي رشد كرده باشد روابط اجتماعي بهتري دارد .
برخورداري زوجين از تشابهات مهم ترين ركن يك ازدواج موفق مي باشد .ديدگاهشان نسبت به زندگي يكسان باشد. و شرايط روحي و رواني و فكري يكساني داشته باشند.
تناسب هوشي بين زوجين .در واقع هوش يك معيار ي است كه علايق و تفكر خاصي را ايجاد ميكند و در صورت اختلاف هوشي زياد انطباق و و تواق طرفين به شدت كاهش مي يابد.
داراي ديدگاه هاي سياسي گرايش هاي اعتقادي و افق هاي فكري نزديك به هم باشند.
مهارت تصميم گيري براي زندگي خود داشته باشند هر دو نفر استقلال رأي داشته باشند؛ يعني شخصاً در امور زندگي تصميم بگيرند و نگذارند ديگران در زندگيشان دخالت داشنه با شند و نظر بدهند و تصميماتشان بر پايه ي دهن بيني و تقليد از زندگي ديگران نباشد .
از نظر تفكرات مذهبي در دو قطب مخالف هم نباشند كه اين مورد بسيار مسئله ساز است. به دنبال شباهت ها تناسب ه ها و همگن بودن ها برويد و در اصول كلي بايد شبيه و مانند باشيد يعني قرين و قرينه يكديگر باشيد .
داشتن اختلافاتي در موارد اشاره شده گرچه زندگي را سخت مي كند و امكان تفاهم را به حداقل مي رساند ولي به شرطي كه طرفين اهل تغيير، رشد، تكامل و پيشرفت باشند، همزيستي را غير ممكن نمي سازد دنبال ازدواج نابرابر نرويد ازدواج ازدواج برابر است معني ازدواج برابر اين هست كه همه چيزتون بايد به هم نسبتا همه چيزتون بايد باهم برابر باشد.
آموخته هاي طول زندگي را مي توان تغيير داد زيرا همه آنها اكتسابي هستند و كافي است غلط بودنش به فرد ثابت شود تا ميل به تغيير آنها فزوني يابد ولي عوامل روان شناختي و ساختاري شخصيت افراد را به سختي مي توان تغيير jدادفاوت هاي شخصيتي ميان همسران ممكن است مشكلاتي در رابطه آنها ايجاد كند،.
اين تغييرات نياز به طول زمان، آموزش علمي، خواستن و به كاربردن تمرينات لازم دارد. تنها «خواستن» كافي نيست؛ گذشت آگاهانه در زندگي و پاكسازي ذهن از تعصبات، نقش اساسي در تفاهم و سازندگي دارد.
در ازدواج هم با توجه به تفاوت‌هايي كه ميان زن و مرد وجود دارد، به‌ هر ميزان زمينه‌هاي اشتراكي و يكساني بين آنها‌ بيشتر باشد، ازدواج آن دو استوارتر و محكم‌تر خواهد بود و بالعكس. پس اساس كار در روابط ميان زن و شوهر، تناسب و هماهنگي ميان آن دو است مي‌توان گفت كه ازدواج نوعي تركيب بين دو انسان است، يك مرد و يك زن. همان‌طور كه در تركيبات شيميايي دو عنصري كه با هم تركيب مي‌شوند هرقدر از نظر هويت وجودي به يكديگر نزديك‌تر باشند تركيب آن دو استوارتر و عميق‌تر انجام خواهد شد و اگر بين دو عنصر تقارن و پيوندي نباشد، تركيب آن متزلزل مي شود و پس از زمان كوتاهي از بين خواهد رفت،
راه و روش هايي كه زوجين مي توانند يكديگر را بيشتر بشناسند كه راههاي مطالعه و بررسي همسر به دو روش مستقيم و غير مستقيم تقسيم مي شودالف : روش هاي غيرمستقيمدر ابتدا براي شناخت فرد مورد نظر بايد از افرادي كه با وي در تماس هستند اطلاعات لازم كسب شود .
منابع كسب اطلاع به روش غيرمستقيم عبارت اند از:
– تحقيق و بررسي از خانواده و چگونگي روابط خانوادگي و فاميلي. چون هر فردي تحت تأثير محيط خانواده به دنيا آمده و رشد كرده است و از آن فضاي فرهنگي و اجتماعي تأثير پذير بوده و هست.
۱- همسايگان
۳- تحقيق و شناسايي دوستان و نزديكان و رفقاي صميمي در محل زندگي و سكونت، محل درس و محل كار.
۴- محل تحصيل و شغل
۵- همكلاس ها و…
معمولاً كسي كه مي خواهد ازدواج كند بايد در اطراف و جوانب به تفحص و جستجو بپردازد و درباره خانواده و همكاران، همكلاسي ها و دوستان فرد تحقيق و بررسي كند و از بين افراد ذي صلاح براي تكميل اطلاعات خود اقدام كند.
براي انتخاب بايد در زمينه هاي اجتماعي – فرهنگي – تحصيلات – وضعيت مالي – اخلاق و سن و شغل اطلاعات لازم كسب شود و فرد از نظر تطبيق وضعيت طرف مقابل با شرايط خودش بررسي هاي كافي به عمل آورد.
ب : روش هاي مستقيمگفتگوي مستقيم (ولي تحت نظارت خانواده هاي دو طرف) با يكديگر و اگاهي يافتن از نقطه نظرات همديگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آينده مي تواند در زندگي مشترك تان تأثيرگذار باشد و كسب اطلاع از ميزان اهتمام وي نسبت به ملاك ها و معيارهاي معرفي شده.بنابراين برخي اطلاعات را مي توان در غير از جلسه مشترك بدست آورد. در عين حال آنچه مهم است در چنين جلساتي موضوعات ومسائل را طرح كرد و از يكديگر بپرسيد و از ويژگيهاي يكديگر اطلاع بيشتري پيدا كرد
ودين اسلام تحقيق و موشكافي مستقيم زن و مرد را در صورتي كه قصد ازدواج داشته باشند مجاز دانسته است.
با توجه به مطالب فوق مطالعه حضوري از نظر ديدن و كسب اطلاعات قبل از ازدواج (اگر هدف ازدواج باشد، نه كسب لذت) مانعي ندارد. پيغمبر اكرم (ص): در حديثي فرموده اند: «وقتي خداوند خواستگاري زني را به دل كسي انداخته باشد مانعي نيست كه او را بنگرد».

منبع: مشاوره آزاد جنسي و زناشويي - ايده هاي عقلاني و حساس براي ازدواج موفق

ازدواج و انتخاب همسر اصول و معيار هايي دارد كه كه رعايت اين اصول و معيار ها تا حدود زيادي سلامت ازدواج را تضمين مي كند.
كه در اين مطلب به برخي از اين اصول اشاره شده است .تطابق خانوادگي زوجين يكي از ابعاد مهم ازدواج است .زيرا ازدواج صرفا پيوند بين دو نفر نيست بلكه پيوند دو خانواده است بايد در زمان ازدواج ارزش هاي درون خانواده فرد را برسي كنيد و با ارزش هاي درون خانواده خودتان مقايسه كنيد و لازم است هر دو خانواده از نظر فرهنگي و سنت هاي رايج نزديك به هم باشند.
تا سر حد امكان، تمكن مالي دو خانواده متناسب با يكديگر باشد. و صلاح نيست كه دختر و پسر و خانوادهايشان از لحاظ مالي تفاوت زيادي داشته باشند
همتايي مذهبي در انتخاب همسر بسيار مهم است خانم متدين بايد با آقاي متدين ازدواج كند اگر يكي متدين و ديگري نيست باهم ازدواج نكنند. زيرا اگر زوجين اعتقادات مشترك نداشته باشند زندگي سخت مي شود
ازدواج موفقازدواج موفق
ديدگاه هاي دو خانواده از نظر مذهبي – سياسي – اجتماعي و معاشرت نزديك به هم باشند.
در خانواده دو طرف پدرسالاري يا مادرسالاري به صورت مطلق وجود نداشته باشد.
توجه به تناسب جسمي – زيبايي – قيافه و اندام مهم است و زيرا اگر يك نفر زيبا و ديگري زشت صورت باشد باعث به وجود آمدن مشكل براي هر دو نفر مي شود.
يكي از معيار هاي انتخاب همسر تناسب زوجين از نظر سني است.- البته هر چه فاصله سني زوجين كمتر باشد احنال تفاهم بيشتر است چرا كه دو نفر با تفاوت سني زياد در دو مرحله متفاوت از زندگي هستند و نياز ها و خصوصيات اخلاقيشان به الطبع متفاوت است .
ميزان تحصيلات از عوامل مهم تشكيل دهنده شخصيت و تعيين كننده وجه اجتماعي فرد است بنابراين بهتر است زوجين از نظر ميزان تحصيلات، اختلاف فاحش نداشته باشند.
اتفاق نظر داشتن در مورد محل زندگي و محل كار .
از نظر طبقه اجتماعي فاصله زيادي با يكديگر نداشته باشند و رشد اجتماعي رابطه نزديكي با رشد عاطفي دارد بنابراين شخصي كه از لحاظ اجتماعي رشد كرده باشد روابط اجتماعي بهتري دارد .
برخورداري زوجين از تشابهات مهم ترين ركن يك ازدواج موفق مي باشد .ديدگاهشان نسبت به زندگي يكسان باشد. و شرايط روحي و رواني و فكري يكساني داشته باشند.
تناسب هوشي بين زوجين .در واقع هوش يك معيار ي است كه علايق و تفكر خاصي را ايجاد ميكند و در صورت اختلاف هوشي زياد انطباق و و تواق طرفين به شدت كاهش مي يابد.
داراي ديدگاه هاي سياسي گرايش هاي اعتقادي و افق هاي فكري نزديك به هم باشند.
مهارت تصميم گيري براي زندگي خود داشته باشند هر دو نفر استقلال رأي داشته باشند؛ يعني شخصاً در امور زندگي تصميم بگيرند و نگذارند ديگران در زندگيشان دخالت داشنه با شند و نظر بدهند و تصميماتشان بر پايه ي دهن بيني و تقليد از زندگي ديگران نباشد .
از نظر تفكرات مذهبي در دو قطب مخالف هم نباشند كه اين مورد بسيار مسئله ساز است. به دنبال شباهت ها تناسب ه ها و همگن بودن ها برويد و در اصول كلي بايد شبيه و مانند باشيد يعني قرين و قرينه يكديگر باشيد .
داشتن اختلافاتي در موارد اشاره شده گرچه زندگي را سخت مي كند و امكان تفاهم را به حداقل مي رساند ولي به شرطي كه طرفين اهل تغيير، رشد، تكامل و پيشرفت باشند، همزيستي را غير ممكن نمي سازد دنبال ازدواج نابرابر نرويد ازدواج ازدواج برابر است معني ازدواج برابر اين هست كه همه چيزتون بايد به هم نسبتا همه چيزتون بايد باهم برابر باشد.
آموخته هاي طول زندگي را مي توان تغيير داد زيرا همه آنها اكتسابي هستند و كافي است غلط بودنش به فرد ثابت شود تا ميل به تغيير آنها فزوني يابد ولي عوامل روان شناختي و ساختاري شخصيت افراد را به سختي مي توان تغيير jدادفاوت هاي شخصيتي ميان همسران ممكن است مشكلاتي در رابطه آنها ايجاد كند،.
اين تغييرات نياز به طول زمان، آموزش علمي، خواستن و به كاربردن تمرينات لازم دارد. تنها «خواستن» كافي نيست؛ گذشت آگاهانه در زندگي و پاكسازي ذهن از تعصبات، نقش اساسي در تفاهم و سازندگي دارد.
در ازدواج هم با توجه به تفاوت‌هايي كه ميان زن و مرد وجود دارد، به‌ هر ميزان زمينه‌هاي اشتراكي و يكساني بين آنها‌ بيشتر باشد، ازدواج آن دو استوارتر و محكم‌تر خواهد بود و بالعكس. پس اساس كار در روابط ميان زن و شوهر، تناسب و هماهنگي ميان آن دو است مي‌توان گفت كه ازدواج نوعي تركيب بين دو انسان است، يك مرد و يك زن. همان‌طور كه در تركيبات شيميايي دو عنصري كه با هم تركيب مي‌شوند هرقدر از نظر هويت وجودي به يكديگر نزديك‌تر باشند تركيب آن دو استوارتر و عميق‌تر انجام خواهد شد و اگر بين دو عنصر تقارن و پيوندي نباشد، تركيب آن متزلزل مي شود و پس از زمان كوتاهي از بين خواهد رفت،
راه و روش هايي كه زوجين مي توانند يكديگر را بيشتر بشناسند كه راههاي مطالعه و بررسي همسر به دو روش مستقيم و غير مستقيم تقسيم مي شودالف : روش هاي غيرمستقيمدر ابتدا براي شناخت فرد مورد نظر بايد از افرادي كه با وي در تماس هستند اطلاعات لازم كسب شود .
منابع كسب اطلاع به روش غيرمستقيم عبارت اند از:
– تحقيق و بررسي از خانواده و چگونگي روابط خانوادگي و فاميلي. چون هر فردي تحت تأثير محيط خانواده به دنيا آمده و رشد كرده است و از آن فضاي فرهنگي و اجتماعي تأثير پذير بوده و هست.
۱- همسايگان
۳- تحقيق و شناسايي دوستان و نزديكان و رفقاي صميمي در محل زندگي و سكونت، محل درس و محل كار.
۴- محل تحصيل و شغل
۵- همكلاس ها و…
معمولاً كسي كه مي خواهد ازدواج كند بايد در اطراف و جوانب به تفحص و جستجو بپردازد و درباره خانواده و همكاران، همكلاسي ها و دوستان فرد تحقيق و بررسي كند و از بين افراد ذي صلاح براي تكميل اطلاعات خود اقدام كند.
براي انتخاب بايد در زمينه هاي اجتماعي – فرهنگي – تحصيلات – وضعيت مالي – اخلاق و سن و شغل اطلاعات لازم كسب شود و فرد از نظر تطبيق وضعيت طرف مقابل با شرايط خودش بررسي هاي كافي به عمل آورد.
ب : روش هاي مستقيمگفتگوي مستقيم (ولي تحت نظارت خانواده هاي دو طرف) با يكديگر و اگاهي يافتن از نقطه نظرات همديگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آينده مي تواند در زندگي مشترك تان تأثيرگذار باشد و كسب اطلاع از ميزان اهتمام وي نسبت به ملاك ها و معيارهاي معرفي شده.بنابراين برخي اطلاعات را مي توان در غير از جلسه مشترك بدست آورد. در عين حال آنچه مهم است در چنين جلساتي موضوعات ومسائل را طرح كرد و از يكديگر بپرسيد و از ويژگيهاي يكديگر اطلاع بيشتري پيدا كرد
ودين اسلام تحقيق و موشكافي مستقيم زن و مرد را در صورتي كه قصد ازدواج داشته باشند مجاز دانسته است.
با توجه به مطالب فوق مطالعه حضوري از نظر ديدن و كسب اطلاعات قبل از ازدواج (اگر هدف ازدواج باشد، نه كسب لذت) مانعي ندارد. پيغمبر اكرم (ص): در حديثي فرموده اند: «وقتي خداوند خواستگاري زني را به دل كسي انداخته باشد مانعي نيست كه او را بنگرد».

منبع: مشاوره آزاد جنسي و زناشويي - ايده هاي عقلاني و حساس براي ازدواج موفق